قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 1 -صفحه : 330/ 63
نمايش فراداده

نيست.

و از همين ماده،

اذن

بمعنى علم استعمال شده در صورتيكه متعدى با باء باشد مثل «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» بقره: 279 يعنى يقين كنيد بجنگ با خدا و رسول. بنظر ميآيد كه معناى علم بآن اشراب شده است و يا علميكه از شنيدن حاصل شود، يعنى گوش كنيد و بدانيد كه با خدا و رسول در جنگيد.

نا گفته نماند: فرق ما بين اذن بمعنى گوش دادن و اطاعت و اذن بمعنى علم، آن است كه اوّلى با لام و الى و دوّمى با باء متعدّى ميشود براى مزيد توضيح به «اذن» بر وزن علم رجوع شود.

اذْن

(بر وزن علم) در قرآن مجيد بمعنى اجازه، اراده، اعلام، اطاعت، و علم بكار رفته، ولى ميشود گفت كه ريشه اذن بمعنى اطاعت و علم از اذن (بر وزن عنق) است كه گذشت و ريشه اذن بمعنى اجازه و اراده و اعلام از اذن (بر وزن علم) است.

در قاموس هست «اذن به:

علم و اذن له فى الشي‏ء: اباحه له اذن اليه و له: استمع» بدين طريق مى‏بينيم فعل اذن چون با باء متعدى باشد بمعنى علم، و چون با لام باشد بمعنى اجازه و گوش دادن و چنانچه با الى باشد فقط بمعنى استماع و گوش دادن است.

در تمام قرآن كريم فقط در سه محلّ با باء متعدى شده است 1- «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» كه گذشت. 2- «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ» شورى: 21 بنا بر آنكه از قاموس نقل شد معناى آيه چنين است، يا براى آنها شريكانى هست بآنها دينى آورده‏اند كه خدا نميداند. ولى ارباب تفسير «يأذن» را در آيه شريفه بمعنى اجازه گرفته و «ام» را در صدر آيه «بل» معنى كرده‏اند و اين بر خلاف متعدى شدن اذن با باء است.

3- «وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ» (حج 27) ميان مردم حج را اعلام كن. در ساير جاهاى قرآن كه بمعنى