جدّ امّى ابراهيم بود.
در كامل ابن اثير، نام پدر آن حضرت را تارخ نوشته و در تورات حاضر تارح است.
دوم: آنكه: لازم ميايد در آباء حضرت رسول صلّى الله عليه وآله وسلّم مشرك وجود داشته باشد با آنكه شيعه بالاتفاق در موحّد بودن پدران آنحضرت اجماع كردهاند: مجلسى عليه الرحمه در بحار (ج 12 ص 49 ط جديد» ميگويد: اخباريكه بر اسلام پدران آنحضرت دلالت ميكند، از طريق شيعه مستفيض بلكه متواتر است.
طبرسى عليه الرحمة در مجمع البيان پس از نقل قول زجّاج فرموده:
سخن زجّاج مؤيّد اصحاب ما «اماميّه» است كه: آزر جدّ امّى و يا عموى ابراهيم بود، نزد اماميّه بصحّت رسيده كه پدران حضرت رسول صلوات اللَّه عليهم تا آدم همه موحّد بودند، و طايفه اماميّه بر اين مطلب اجماع كردهاند.
ناگفته نماند: تدبّر در كلام عرب و آيات قرآن كريم نشان ميدهد كه معناى حقيقى اب گر چه پدر اصلى است، ولى در غير آن نيز:
بقدرى استعمال شده كه نزديك است معناى اصلى بعضا بقرينه محتاج باشد راغب گويد: «الاب: الوالد، و يسمّى كلّ من كان سببا فى ايجاد شيئى او اصلاحه او ظهوره ابا» اب.
پدر و هر كه سبب ايجاد، يا اصلاح و يا ظهور چيزى باشد، باو اب گفته ميشود حضرت رسول بعلى (عليهما السّلام) فرمود «انا و انت ابوا هذه الامّة» من و تو دو پدر اين امت هستيم، بآنكه از ميهمانان پذيرائى كند گويند: ابو الاضياف، و بآنكه آتش جنگ بيفروزد: ابو الحرب، بمعلّم نيز اب گفتهاند (از مفردات).
در قرآن مجيد، پدران در جاى بزرگان قوم و بالعكس استعمال شده است، در چندين جا از كفّار نقل شده كه در مقابل پيامبران گفتهاند:
«بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا» بقره:
170 يعنى از پدران خود پيروى خواهيم كرد. در جاى ديگر بجاى «آباءَنا» ... «سادَتَنا وَ كُبَراءَنا» آمده،