«توضيح واژگان قرآن به فارسى»
تأليف: سيد علي اكبر قرشي
[بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم]
معاشرت بمعنى مصاحبت و مخالطه است «عاشره معاشرة: خالطه و صاحبه» وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ نساء: 19. با زنان بشايستگى زندگى كنيد. اين جمله شامل وظائف مرد با زن است اعم از وظائف واجب و مستحب.
(بر وزن فلس) از اسماء عدد است بمعنى ده مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها انعام: 160. همچنين است عشرة (بفتح عين و سكون شين و فتح راء ايضا بفتح هر سه) مثل فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً بقره:
60. كه بر وزن اول است و مثل تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ بقره: 196.
ناگفته نماند: اصل آنست كه عشرة با سه فتح باشد چنانكه در آيه اخير.
ولى با سكون شين نيز جايز است در مجمع فرموده: عشرة را در اثْنَتا عَشْرَةَ ... بالاجماع بسكون شين خواندهاند كسر آن نيز جايز است.
كسر لغت ربيعه و تميم و اسكان لغت اهل حجاز است.
معاشر و رفيق. لَبِئْسَ الْمَوْلى وَ لَبِئْسَ الْعَشِيرُ حج: 13. البته بد مولى و بد همدم و رفيقى است.
عشير بمعنى يك دهم نيز آمده ولى در قرآن مجيد بكار نرفته است.
خانواده. راغب گويد:
عشيره اهل رجل و خانواده اوست كه بوسيله آنها زياد ميشود و براى او بمنزله عدد كامل ميشوند كه عشره عدد كامل است ديگران آنرا اقوام نزديك پدرى يا قبيله گفتهاند «عشيرة الرجل