در مجمع از زجّاج نقل كرده:
فردوس باغى است شامل مزايا و محاسن تمام باغها. گروهى گفتهاند فردوس درههائى است كه انواع علفها در آنها ميرويد. گفتهاند آن لغت رومى است منقول بعربى ما آنرا در اشعار عرب نيافتيم جز در شعر حسّان كه گفته:
فانّ ثواب اللّه كلّ موحّد جنان من الفردوس فيها يخلّد طبرسى خود فرموده: فردوس باغى است كه در آن ميوه، گل و ساير اسباب تمتّع و لذت جمع است.
در كشّاف گفته: «الفردوس: هو البستان الواسع الجامع لاصناف الثّمر» در قاموس آنرا باغى كه جامع ميوههاى تمام باغات است گفته و نيز درّهها ... كه زجّاج نقل كرده. قول اقرب نيز قول قاموس است.
بنظر نگارنده: مراد از ذكر اين كلمه بيان وسعت نعمتهاى بهشتى است و اينكه تمام وسائل راحتى در آن جمع است كه فرموده: وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ زخرف:
71. و جمله جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ مثل جَنَّاتِ النَّعِيمِ است.
كه راغب نعيم را نعمت كثيره معنى كرده و مثل جَنَّاتِ عَدْنٍ- ... جَنَّاتُ الْمَأْوى در آيه كانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا فردوس صفت جنّات و مؤنّث است و مفرد مؤنّث صفت جمع مؤنّث آيد مثل «هبات وافرة» يعنى بهشتهاى واسع و پر نعمت منزل آنهاست.
فرّ و فرار بمعنى فرار كردن و گريختن است. قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ احزاب:
16. راغب گويد: اصل آن بيان سنّ چهار پا است.
ظاهرا گاهى مراد از آن شدت بى ميلى و عدم رضا است. چنانكه در آيه فوق و آيه قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِيكُمْ ... جمعه: 8.
پيداست كه فرار انسان از مرگ همان شدت بىميلى او بمرگ و تلاش در راه نمردن است.