از كدام شخص ياد گرفته و يا اجتهاد خودش بوده است و نيز از عطاء بن ابن رباح كه تابعى است و زمان رسول خدا را درك نكرده و همان است كه از طرف بنى اميّه در مكّه ندا ميكردند: جز از عطاء بن ابى رباح از كسى فتوى نپرسيد چنانكه در دائرة المعارف وجدى است در جامع الرواة گفته او از اصحاب امير المؤمنين عليه السّلام و خلط كننده بود (ظاهرا در روايت يا دوستى اهل بيت را بدوستى بنى اميّه) و ايضا از عكرمه كه غلام ابن عباس بود و حصين بن خبر او را به عبد اللّه بن عباس آنگاه كه حكومت بصره داشت بخشيد و هر چه آموخت از ابن عباس آموخت و زمان وحى را هرگز درك نكرد. در رجال اردبيلى از خلاصه علّامه نقل شده «عكرمة مولى ابن عباس ليس على طريقنا و لا من اصحابنا» اين شخص از خوارج و از دشمنان على عليه السّلام است رجوع شود به «اهل البيت» در اين كتاب.
و ضحاك بن مزاحم مفسّر مشهور تابعى است در سال 102 از دنيا رفته و زمان وحى را اصلا نديده است.
حالا بيائيم در مكّى و مدنى بودن آيات و سورهها باقوال اينان اعتماد كنيم بىآنكه دليل متقنى در دست داشته باشيم.
بهر حال در تشخيص مكّى و مدنى بودن بايد بنظر صاحب «قرآن در اسلام» اعتماد كرد و نيز بروايات فريقين كه در شأن نزول وارد شده بشرطيكه قابل اعتماد باشند.
در مجمع البيان تفسير «هل اتى» از رسول خدا صلّى الله عليه وآله نقل شده فرمود:
جميع سورههاى قرآن صد و چهارده سوره و جميع آيات آن ششهزار و دويست و سى و شش (6236) آيه است و حروف قرآن سيصد و بيست و يك هزار و دويست و پنجاه (321250) حرف ميباشد ...
در وافى و مرآة العقول از تفسير سيد حيدر آملى عدد سور و آيات و كلمات و حروف و فتحهها و ضمّهها