قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 5 -صفحه : 320/ 37
نمايش فراداده

هُمْ يَهْتَدُونَ‏

«عَلامات» عطف است به «انْهاراً» تقدير آن چنين است «وَ الْقى‏ فِى الارْضِ عَلاماتٍ» خدا در زمين نشانه‏هائى قرار داد كه بوسيله آنها مردم راه مييابند علامات شامل هر نشانه و هر اماره طبيعى و وضعى است كه مردم از آنها استفاده ميكنند و چنانكه در الميزان آمده حتى بشاخصها، تابلوها، لغت‏ها، اشارات، خطوط و غير آنها نيز شامل است.

جمله وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ نيز يكى از علامات است كه در «نجم» خواهد آمد وجود علامات در زندگى بشر بسيار حائز اهميت است چنانكه با تدبّر معلوم خواهد شد.

علن

و علانيه آشكار شدن.

«عَلَنَ الامْرُ عُلُوناً وَ عَلَناً و عَلانِيَةً:

ظَهَرَ وَ انْتَشَرَ» علانيه بمعنى آشكار نيز آمده است مثل وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً رعد: 22.

(اعلان): آشكار كردن. ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً نوح: 9. وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تُسِرُّونَ وَ ما تُعْلِنُونَ نحل: 19. افعال آن در قرآن مجيد همه از باب افعال آمده است.

علا

علو (بر وزن قفل) بلندى.

علاء: برترى و رفعت شأن. اولى از علاء: برترى و رفعت شأن. اولى از نصر ينصر آيد مثل «عَلَا الشَّىْ‏ءُ وَ النَّهارُ يَعْلُوا عُلُوّاً: ارْتَفَعَ» دومى از باب علم يعلم آيد «عَلى‏ فُلَان فِى المَكارِمِ يَعْلى‏ عَلاءً: شَرَفَ» اين خلاصه فرق آندو است و گرنه در جاى همديگر نيز بكار ميروند.

علو بمناسبت معنى اولى در قهر و غلبه و تكبّر نيز استعمال ميشود إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مؤمنون: 91. آنگاه هر خدا مخلوق خويش تصاحب ميكرد و يكى بر ديگرى غلبه و برترى ميكرد.

إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِي الْأَرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً قصص: 4. فرعون در زمين طغيان كرد و ظلم پيشه گرفت و مردم آنرا فرقه‏ها كرد.

وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً اسراء:

7. و تا هلاك كنند آنچه را كه غلبه كردند