قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 5 -صفحه : 320/ 55
نمايش فراداده

قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ آتانِي رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَ نُلْزِمُكُمُوها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهُونَ هود: 28. «عميت» در آيه بمعنى كور شدن كنايه از مشتبه شدن است، ظاهرا مراد از بينة معجزه و از رحمت نبوّت است.

يعنى اى قوم خبرم دهيد اگر متكى بمعجزه‏اى از خدا باشم و مرا پيامبرى دهد و آن بر شما پس از روشن شدن مشتبه و مخفى ماند آيا با آنكه مكروه ميداريد شما را بنبوّت مجبور ميكنيم؟

و لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ.

وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ (أَعْمى‏) فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى‏ وَ أَضَلُّ سَبِيلًا اسراء: 72. اعماى اول وصف است بمعنى فاقد البصيرة و گمراه ولى اعماى دوم ممكن است بقرينه أَضَلُّ اسم تفضيل باشد يعنى هركه در اين دنيا از هدايت كور ماند و گمراه شد او در قيامت كورتر و گمراه‏تر است.

عن

حرف جرّ است. اهل لغت براى آن 9 معنى نقل كرده‏اند كه مشهورترين آنها تجاوز است مثل:

«سافَرْتُ عَنِ الْبَلَدِ» و «رَمَيْتُ عَنِ الْقَوْسِ» كه دلالت بگذشتن سفر از بلد و تير از كمان را دارد.

از جمله بمعنى علّت آيد در آيه وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ توبه: 114.

قاموس و اقرب الموارد تصريح كرده‏اند كه «عن» بمعنى تعليل است.

در آيه إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ كه در «حبب» گذشت احتمال داده‏ايم كه «عن» براى تعليل باشد.

از جمله بمعنى بدل آيد در آيه وَ اتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً بقره: 48. گفته‏اند «عن» بمعنى بدل و عوض است ولى ظاهرا بمعنى تجاوز و «تَجْزى» بمعنى كفايت است بقيه معانى در كتب لغت ديده شود.

عنب

انگور. درخت انگور.

بچند لغت و تفسير مراجعه شد همه عنب را انگور معنى كرده‏اند ولى راغب در مفردات گفته: عنب بانگور