قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 5 -صفحه : 320/ 80
نمايش فراداده

عيسى بدست يهود كشته نشد براى از بين بردن افسانه كفاره گناهان بودن است كه نصارى نغمه آنرا ساز كرده و دست بردار نيستند و گرنه از نظر قرآن مهم نبود كه عيسى را بدار زنند يا نه.

عجب است از مسلمانان بى‏اطلاع بى‏آنكه از دين و قرآن خود خبرى داشته باشند و تحقيق كنند اين افسانه را زنده ميكنند. در فرهنگ امير كبير زير لفظ «عيسى» نوشته‏اند كه عيسى را بصليب كشيدند. در گذشته نصر اللَّه فلسفى استاد دانشگاه در صفحه 240 از كتاب تاريخ سال اول دبيرستانها نوشت: حاكم رومى بسبب اعتراض و اصرار يهود بكشتن عيسى رضا داد پس عيسى را با اجازه او بر صليب كشيدند و بدين وسيله صورت صليب پيش عيسويان محترم و مقدس گرديده است.

تعجّب است از چنين اشخاص كه در محيط اسلام و ناف تشيع زندگى ميكنند و عمرى در طلب دانش ميگذرانند ولى از ساده‏ترين قضاياى دينشان بى‏اطلاع مى‏مانند و كوركورانه از غربيها تقليد ميكنند.

حقّا كه عذر اينان قابل پذيرش نيست.

پايان كار عيسى عليه السلام

مشهور است كه عيسى عليه السّلام بآسمانها بالا رفت و در آسمان زنده است.

بعضى نيز عقيده دارند كه: بوضع ناشناس باجل طبيعى مرد. اينك آيات را بررسى كرده آنگاه بروايات را بررسى كرده آنگاه بروايات مى‏رسيم:

1- وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً حَكِيماً نساء:

158. از اين استفاده كرده‏اند كه خدا عيسى را زنده بسوى خود بالا برد و جمله عَزِيزاً حَكِيماً نيز مؤيّد آن است گرچه خدا در همه جا هست ولى رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ هم بالا رفتن را ميرساند و هم تقرّب را. ولى در الميزان فرموده: اين رفع نوع تخليص عيسى از دست آنهاست خواه در آنوقت بحتف انف مرده باشد يا نه ...

2- إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسى‏ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ