تصديق كند بآنچه بر ابا القاسم نازل گشته كافر شده است «مَنْ اتى عَرّافا اوْ كاهِناً فَصَدَّقَهُ بِما قالَ فَقَدْ كَفَرَ بِما انْزِلَ عَلى ابِى الْقاسِمِ» اقرب الموارد اين فرق را از كليّات ابو البقا نقل كرده و گويد: در تعريفات كاهن آنست كه از آينده خبر ميدهد و مدّعى علم اسرار و مطالعه غيب است.
طبرسى در ذيل آيه اوّل فرموده:
كاهن كسى است كه مدعى علم غيب است با استخدام جنّ. ابن اثير در نهايه گفته بعضى از كاهنان عرب ميگفتند كه جنّ اخبار غيب را بآنها ميرساند.
شيخ انصارى در مكاسب محرّمه در مسأله كهانت فرموده: آنچه از اكثر علما در تعريف كاهن نقل شده همانست كه در قواعد گفته: كاهن كسى است كه رفيقى از جنّ دارد و باو اخبار مياورد.
بنظر نگارنده غرض قرآن از كاهن همين معنى است نه آنكه راغب گفته و در جاى ديگر آمده وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ. وَ ما يَنْبَغِي لَهُمْ وَ ما يَسْتَطِيعُونَ شعراء: 210 و 211.
معنى آيه اول: تذكّر بده تو بواسطه وحى خدا نه كاهنى كه گفتار خويش را از جنّ گرفته باشى و نه مجنونى كه لا عن شعور سخن بگوئى.
اين لفظ تنها دو بار در قرآن آمده است.
كهيعص. ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا مريم: 1 و 2. اين كلمه كه از پنج حرف تلفيق شده در اوّل سوره مريم قرار گرفته است در «عسق» درباره آن و ساير حروف مقطّعه بتفصيل سخن گفتهايم.
در تفسير برهان از اكمال الدين صدوق نقل شده كه سعد بن عبد اللّه قمى محضر حضرت حسن عسكرى عليه السّلام رسيد خواست مسائلى از آنحضرت سئوال كند امام فرمود از نور چشم من (حضرت مهدى صلوات اللّه و سلامه عليه) بپرس سعد گفت: يا بن رسول اللّه از تأويل كهيعص باخبرم فرما، آنحضرت فرمود: اين حروف از اخبار غيبى است كه خداوند بندهاش زكريّا را