قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 6 -صفحه : 324/ 300
نمايش فراداده

14. وسائل زندگى را بطور فراخ براى او آماده كردم.

وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ روم: 44. آنانكه كار نيك ميكنند براى خود پاداش آماده ميكنند.

مهل

آرامى، عجله نكردن.

«مهل فى عمله مهلا: عمله بالسّكينة و الرّفق و لم يعجّل» تمهيل و امهال بمعنى مهلت دادن است.

فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً طارق: 17. بكفّار مهلت بده مهلت كمى درباره‏شان عجله نكن، منتظر تدبير خدا و جريان امر خدا باش مثل فَلا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّما نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا مريم: 84. «رويد» بمعنى قليل است طبرسى و زمخشرى گفته‏اند آمدن دو فعل براى تأكيد و تبديل فعل براى دفع تكرار است.

بنظر الميزان تمهيل براى تدريج و امهال مقيد دفعى بودن است و لذا امهال با رويدا مقيد شده يعنى امهال توأم با قلّت است كه بلافاصله عذاب ميرسد (ترجمه آزاد) پس منتظر باش و عجله نكن و چون وعده فرا رسيد فقط كمى درنگ كن.

مُهْل

وَ إِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغاثُوا بِماءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ كهف: 29.

إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِيمِ. كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ دخان: 45. يَوْمَ تَكُونُ السَّماءُ كَالْمُهْلِ معارج: 8.

اين لفظ سه بار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است آنرا ته مانده روغن زيتون، آهن و مس مذاب و غيره گفته‏اند، ظاهرا مراد از آن در آيات فلزّ مذاب است يعنى: روزى كه آسمان همچون مس گداخته شود.

مهما

وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ اعراف: 132. «مهما» اسم شرط است و جزم ميدهد و بقولى حرف است يعنى هر وقت كه آيه‏اى بياورى كه ما را با آن سحر كنى، بتو ايمان نخواهيم آورد. طبرسى آنرا «اىّ شى‏ء» معنى كرده و از خليل نقل ميكند كه اصلش «ما» است در موقع افزودن «ما» ديگرى