شده: «الفواحش الزّنا و السّرقة» آيه چهارم در صغيره و كبيره بودن گناه صريح است زيرا مجرمين از آنچه در كتاب است ترسانند و ميگويند اين چه كتابى است على هذا صغيره و كبيره گناهند.
در آيه پنجم صغير و كبير شامل همه اعمال است اعم از نيك و بد.
در آيه اول مراد از سيئات يا صغائراند و يا آثار معاصى و در صورت اجتناب از كبائر ظاهرا آنها مورد عفواند مشروط بر اينكه مورد اصرار واقع نشوند و گرنه اصرار بر صغيره آنرا در رديف كبائر قرار خواهد داد وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى ما فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ آل عمران: 135. در كافى باب الاصرار على الذّنب از ابا عبد اللّه عليه السّلام نقل شده: «لا صغيرة مع الاصرار و لا كبيرة مع الاستغفار» و راجع به «إِلَّا اللَّمَمَ» در آيه سوم، عنقريب بحث خواهد شد.
اگر گويند: متعلّق اجتناب در سه آيه اولى كبائراند و در صورت انقسام گناه بر صغيره و كبيره بايد گفت: فقط كبائر در اسلام واجب الاجتناباند نه صغائر!! لذا بهتر است بگوئيم ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ در آيه اول وصف كبائر و در آيه دوم و سوم «الاثم» بيان كبائر است على هذا همه گناهان كبائر و اثم و منهىّ عنهاند و آمدن لفظ كبائر دلالت دارد بر اينكه در اسلام صغائر نداريم.
گوئيم: صريح آيه چهارم دال بر وجود صغيره و كبيره است و تقسيم گناهان بر صغيره و كبيره حتمى است و در سه آيه اولى نميشود كبائر را شامل همه گناهان دانست با آنكه آيه چهارم آنها را صريحا تقسيم كرده است، لذا تقريبا يقينى است كه «ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ» و «الْإِثْمِ» اعمّ، و كبائر قسمتى از آندو است.
امّا اينكه فقط كبائر مورد اجتنابند نه صغائر بايد دانست: صغائر در صورت اصرار داخل در كبائراند و