قاموس قرآن

سیدعلی اکبر قرشی

جلد 6 -صفحه : 324/ 96
نمايش فراداده

2. ميشود. اين لفظ تنها يكبار در قرآن آمده است.

كدى

أَ فَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى. وَ أَعْطى‏ قَلِيلًا وَ أَكْدى‏ نجم: 33 و 34.

كديه چنانكه طبرسى و راغب گفته صلابت زمين است كه چاه كن چون بآنجا رسيد مى‏بيند كه از جوشيدن آب مانع است «اكدى فلان: قطع العطاء و بخل» يعنى آيا ديدى آنكس را كه از حق رو گرداند و كمى انفاق كرد و قطع نمود؟ اين لفظ فقط يكبار در قرآن يافته است. در مصباح گفته:

«الكدية: الارض الصلبة».

كذب

(بر وزن وزر، و كتف) دروغ گفتن. صحاح و قاموس و اقرب و غيره هر دو وزن را مصدر گفته‏اند ولى استعمال قرآن نشان ميدهد كه كذب (بر وزن وزر) مصدر است مثل وَ إِنْ يَكُ كاذِباً فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ غافر:

28. و كذب (بر وزن كتف) اسم مصدر است بمعنى دروغ مثل يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ نساء: 50. چون كذب مفعول يفترون است لذا اسم است نه مصدر يعنى بر خدا دروغ مى‏بندند.

و اگر تنزّل كنيم بايد بگوئيم:

كذب (بر وزن كتف) با آنكه مصدر است در قرآن پيوسته بمعنى مفعول (مكذوب فيه) آمده على هذا معنى آيه فوق چنين است كه بر خدا شى‏ء مكذوب فيه نسبت ميدهند وَ جاؤُ عَلى‏ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ يوسف: 18. يعنى بر پيراهن يوسف خون دروغ و مكذوب فيه آوردند (خون ديگرى بود بدروغ گفتند: خون يوسف است).

كذب (بر وزن وزر) يكبار و كذب (بر وزن كتف) سى و دو بار در قرآن مجيد آمده است.

ما كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى‏ نجم:

11. «كذب» را در آيه با تشديد و تخفيف هر دو خوانده‏اند در قرآنها با تخفيف است فاعل «رأى» ظاهرا حضرت رسول صلّى الله عليه وآله است نه فؤاد اگر با تشديد بخوانيم معنى چنين ميشود:

قلب آنحضرت آنچه را كه با چشم ديد تكذيب نكرد و اگر با تخفيف بخوانيم شايد آن بمعنى خطا باشد مثل «ما فى