جامعه ی مدنی و حاکمیت دینی

عبدالحسین خسروپناه

نسخه متنی -صفحه : 215/ 73
نمايش فراداده

«ما تابع آراى ملت هستيم، ملت ما هر طورى رأى داد، ما هم از آن ها تبعيت مىكنيم.»1

«آن چه مهم است ضوابطى است كه در اين حكومت بايد حاكم باشد كه مهم ترين آن ها عبارت است از اين كه اولاً، متكى به آراى ملت باشد به گونه اى كه تمام آحاد ملت در انتخاب فرد و يا افرادى كه بايد مسئوليت و زمام امور را در دست بگيرند، شركت داشته باشند و ديگر اين كه در مورد اين افراد نيز خط مشى سياسى و اقتصادى و ساير شئون اجتماعى و كليه ى قواعد و موازين اسلامى مراعات شود.»2

امام رحمه الله در تبيين جمهورى اسلامى مىفرمايد:

«جمهورى اسلامى آن است كه رژيم به احكام اسلامى و به خواست مردم عمل كند.»3

امام خمينى رحمه الله دموكراسى را ـ نه به مفهوم غربى آن بلكه به معناى كارآمدى حكومت با اتكا بر خواست و تأييد اكثريت مردم ـ مىپذيرد و به شدت با دموكراسى غربى مخالفت مىكند و به صراحت تمام مىفرمايد:

«مىگويند ما مىخواهيم كه يك مملكتى باشد دموكراسى باشد. شما حساب بكنيد كه ببينيد كه اسلام ـ ما حساب صدر اسلام را مىخواهيم بكنيم كه متن اسلام است، خود اسلام و متن اسلام است ـ ببينيم كه آيا اين حكومت اسلام و اين رژيم اسلام، يك رژيم دموكراسى بوده است يا يك رژيم قلدرى و استبداد بوده؟»4

«رژيمى كه به جاى رژيم ظالمانه ى شاه خواهد نشست، رژيم عادلانه اي

1. همان، ج 10، ص 181.

2. همان، ج 4، ص 212.

3. همان، ج 7، ص 201.

4. صحيفه نور، ج 3، ص 9.