حصر است، از همين عالم هستند. عالم جبروت، يعنى عقول طوليه و عقول عرضيه، برحسب اصطلاح فوق، همان عالم ملائكه و فرشتگان بر حسب تعابير شرعى است از عالم سه گانهاى كه ذكر شد، اولى را كائنات، دوّمى را مخترعات و سوّمى را مبدعات مىنامند. كائنات، يعنى موجوداتى كه داراى ماده و مدّتند؛ مخترعات، يعنى موجوداتى كه داراى مادهاند، نه مدت. مبدعات، يعنى موجوداتى كه نه داراى مادهاند و نه داراى مدّت.
4. عالم لاهوت: اين عالم، عالم اسما و صفات الهى و عالم مظاهر و جلوهگاههاى جلّ و علا است. در اين عالم، حق تبارك و تعالى، در اشكال و انحاى مختلف، يعنى در جلوهگاههاى علم، قدرت، اراده، خلق، رزق و غيره متجلى مىشود.
كوتاه سخن اين كه، اين عالم، عالم ظهور و بروز حق جلّت عظمته است، كه در مظاهر صفات كماليه تجلى مىكند.(1)
5. عالم ذات الوهيّت: يا به تعبير برخى، عالم هاهوت؛ يعنى عالم ذات حق تعالى. در اين عالم، كه خارج از همه عوالم است، فقط هويت ذات الهى مطرح است. هيچ ملك مقرّب و هيچ پيامبر مرسلى آن را درك نكرده و در آن راه نيافته است.
بيان پيامبر اسلام (صلّى الله عليه وآله وسلّم) كه فرمود: «ما عرفناك حق معرفتك»، اشاره به اين عالم است.
(1). «كُنْتُ كَنْزا مَخْفِيّا فَاَحْبَبْتُ اَنْ اُعْرَفَ فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَى اُعَرَفَ؛ من گنج نهانى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس هستى را آفريدم تا شناخته شوم» (حديث قدسى).