5. رسول خدا (صلّى الله عليه وآله وسلّم): أَكْيَسْ الْكيّسيْنَ مَنْ حاسَبَ نِفْسَهُ وَ عَمِلَ لِما بَعْدَ الْمَوتِ. وَ أَحْمَقُ الْحُمَقاءِ مَنِ اتَّبَعَ هَواهُ وَ تَمَنّى عَلَى اللّهِ الاْمَانى.(1)
زيركترين زيركان كسى است كه به حساب خود برسد و براى بعد از مرگش عمل كند و نادانترين افراد، كسى است كه از هواى نفس پيروى كند و آرزوهاى نابهجا داشته باشد.
شكى نيست كه روز قيامت روز محاسبه مردم است. هر كسى را به پاى حساب مىكشند تا وضعيتش از نظر اهل بهشت و جهنم بودن روشن شود.
امّا بايد ديد كه اين محاسبه، عمومى است و بى استثنا از همه خلايق حساب مىكشند يا خير، برخى از مردم از اين قانون محاسبه مستثنا هستند. بايد گفت كه محاسبه يك امر تشريفاتى نيست و به اصطلاح، حساب و محاسبه فى نفسه موضوعيّت ندارد. بلكه جنبه طريقيّت و واسطهاى دارد؛ حساب براى آن است كه معلوم شود افراد داراى چه شخصيتى و چه صفاتى هستند. به هر حال محاسبه از انبياى بزرگ، و يا از كفار و اشقيايى همانند نمرود و فرعون و هامان معنا ندارد.
اين گونه افراد، بايد بدون حساب وارد بهشت يا جهنم شوند. علاوه بر آن كه مطابق حكم عقل، انبياى گرامى و اوليا عالى مقام نبايد حساب و كتابى داشته باشند و بايد بدون حساب وارد بهشت شوند و هم چنين اهل عناد و الحاد مانند نمرود و شدّاد و فرعون «ذُوالاْوْتاد» بايد بدون حساب به جهنم بروند و در عذاب اليم جاودانه ماندگار شوند. از نظر روايات نيز گروههاى مختلفى از بندگان بدون حساب وارد بهشت يا جهنم مىشوند.
(1). بحار الانوار، ج 77، ص 40.