اختيار معبود خود گذاشته و در راه او از جسم و جان خويش مىگذرند و در ميدان جهاد با نفس اماره بر هواى نفس پيروز شده و فاتحانه از اين ميدان مىگذرند.
در ميان مؤمنين، به خصوص علماى اعلام نمونههاى زيادى وجود دارد كه به مدارج عالى انسانيّت نائل آمدهاند و به مسائل اخلاقى اسلام، آن گونه كه شارع مقدس بيان داشته است، عمل مىكنند، كه شيخ شوشترى از آن جمله است.
از بزرگان شنيدهام كه آيةاللّه شيخ جعفر شوشترى رحمهالله روزى براى اقامه نماز جماعت به مسجد رفته بودند. يكى از مؤمنين مبلغى از وجوهات شرعيه به محضرشان تقديم داشت. معظم له بلافاصله اعلام فرمودند هر كه نيازمند است، از اين وجوه بردارد. نيازمندان از آن وجوه شرعيّه بهرهمند شدند. سپس سيدى با شتاب از راه رسيد. پس از فهميدن ماجرا، به محضر مرحوم شيخ شرفياب شد و عرض حاجت نمود. آقا با كمال ادب فرمودند: آقا سيّد متأسفانه شما دير تشريف آورديد، ديگر چيزى از آن پولها باقى نمانده است سيد از شنيدن اين سخن شديدا آزرده شد و با كمال جسارت و بىادبى، آب دهان خويش را به محاسن شيخ بزرگوار انداخت.
با توجه به اين كه اين اهانت بسيار ناراحت كننده بود و اغماض از آن بسيار مشكل، حتى حاضران از مشاهده ماجرا بسيار متأثر و برآشته شدند و مىخواستد سيّد عارى از نزاكت را ادب كنند، ولى شيخ با كمال متانت