مبانی اخلاق اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اخلاق اسلامی - نسخه متنی

تألیف: مختار امینیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از جا برخاست و نخست مردم را امر به خوددارى و آرامش نمود، سپس دو گوشه دامنش را به دست گرفت و در بين صفوف جماعت به راه افتاد و فرمود هر كسى ريش شيخ را دوست مىدارد، به اين سيد كمك كند. مردم به احترام شيخ كمكهاى فراوانى كردند و از حلم و تحمّل بزرگواى شيخ تعجب نمودند. شيخ تمام پول‏ها را به سيد بخشيد و عذر خواهى نمود.

همچون اميرالمؤمنين كه مىفرمود:

وَلَقَدْ اَمَّرُّ عَلَى الَّلئيمَ يَسُبُّبنى فَمَرَرْتُ ثّمِّةَ قُلْتُ لا يَعْنينى.(1)




  • كم مباش از درخت سايه فكن
    هر كه سنگت زند، ثمر بخشش



  • هر كه سنگت زند، ثمر بخشش
    هر كه سنگت زند، ثمر بخشش



قرآن شريف فرمايد:

اَلّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الاْرْضِ هَوْنا وَ اِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلوُنَ قالوُا سَلاما.(2)

[مؤمنان] كسانى هستند كه با آرامش روى زمين راه مىروند و چون نادانان بر آنها خطاب كنند، آنان در پاسخ مىگويند: سلام.




  • تن آدمى شريف است به جان آدميت
    طيران مرغ ديدى تو ز پايبند شهوت
    رسد آدمى به جائى كه به جز خدا نبيند
    بنگر كه تا چه حد است مكان آدميت



  • نه همين لباس زيباست نشان آدميت
    به در آى تا ببينى طيران آدميت
    بنگر كه تا چه حد است مكان آدميت
    بنگر كه تا چه حد است مكان آدميت



پيامبر گرامى اسلام به عالىترين مقام انسانيت رسيده بود. از عالم ماده و طبيعت به ماوراى عالم طبيعت عروج نموده و قدم بر فرق كل طبيعت نهاده، به منزلتى واصل شده بود كه فرشته وحى (يعنى بزرگ‏ترين فرشته علم و معرفت كه واسطه ميان مقام ربوبيت و رسالت و رابط بين خدا و رسولان است) از وصول بدان عاجز مانده بود؛




  • گفت: جبريلا بِپَر اندر پِيَم
    گفت: رو رو من حريف تو نيم



  • گفت: رو رو من حريف تو نيم
    گفت: رو رو من حريف تو نيم




(1). «از كنا ر شخص پستى عبور مىكردم و مرا ناسزا مىگفت. [با بىاعتنايي] از آن جا گذشتم و با خود گفتم مرادش من نيستم».

(2). فرقان (25) آيه 65.

/ 173