اگر بخواهيم بفهميم كه محيطهاى مختلف چه نقش بارزى در وجود اشخاص ايفا مىكند، به حوزههاى علميّهنگاهى بيفكنيم. مثلاً به مدرسه فيضيه قم بنگريم؛ ناگاه به طلاّب علوم اسلامى برمىخوريم. صدها جوياى علم را كنار همديگر مىبينيم كه مشغول بحثهاى علمى و سياسى هستند، يا با هم مباحثه فقهى و اصولى دارند، يا در مورد مباحث فلسفه و عرفان با هم بحث مىكنند، يا درباره اعتقادات و عقايد بشرى با هم گفت و گو مىكنند. يا در حال پختن غذا و تدرك ديدن ناهار يا شام خود هستند و با صفا و صميميّت و بشاشت با هم زندگى مىكنند. بسيار كم مشاهده مىشود كه با هم برخورد نامتناسب و معاشرت نامطلوب داشته باشند؛ امّا اگر به محيط يك سربازخانه طاغوتى برويم، معلوم است كه چه چيزهايى خواهيم ديد،