تعريف و تفسير مرابطه - مبانی اخلاق اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی اخلاق اسلامی - نسخه متنی

تألیف: مختار امینیان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امّا از آن جا كه نفس موجودى است سركش و داراى هوا و هوس‏هاى زياد و به تعبير قرآن شريف «اِنَّ النَّفْسَ لامّارةٌ بِالسُّوءِ»(1) و ممكن است به خاطر اين فطرت ذاتى خيانت كند. ضرر و زيان عظيم و فراوانى بر عقل وارد آورد و در نتيجه، آن را به دَرَكات دوزخ بكشاند و به عذاب اليم برساند. لذا عقل ناگزير بايد دست به اعمالى بزند تا شايد از برخى سركشىهاى نفس جلوگيرى كند. اعمالى كه ممكن است مانع و رادع نفس شود، عبارتند از: 1. مشارطه؛ 2. مراقبه؛ 3. محاسبه؛ 4. معاتبه. مجموع اين چهار عمل را مرابطه مىگويند.

تعريف و تفسير مرابطه

مرابطه مصدر باب مفاعله و به معناى نگهبانى و ديدبانى كردن است و رباط ساختمانى است كه براى ديدبانى ساخته مىشود و افرادى كه در آن رباط‏ها ديدبانى مىكردند، مرابط يا مرابطين يعنى نگهبانان و ديدبانان ناميده مىشدند.(2)


(1). يوسف (12) آيه 51.

(2). درباره تاريخچه اجمالى مرابطه بايد گفت: پس از آن كه اسلام جزيرة العرب را فراگرفت و كم‏كم دامنه آن به شهرها و كشورهاى ديگر گسترش پيدا كرد. خلفاى اسلامى پس از اين توسعه براى حفظ حوزه اسلامى و سدّ ثغور مرازك ورود و خروج كشورهاى اسلامى، طبق دستور و خواسته رسول گرامى اسلام ساختمان هايى به نام رباط ساختند و مسلمانان به نام مرابطين در اين رباط‏ها، مرابطه و نگهبانى مىكردند. تازمانى كه اداره كشورهاى اسلامى به دست خلفاى حقّ يا باطل بوده و حكومت به سلطنت تبديل نشده بود، رباط‏ها به قدرت خود باقى بود و مرابطين به قصد قربت نيل به ثواب‏هاى اخروى در اين رباط‏ها ديدبانى مىكردند و اقامت در آنها را بهترين عبادت مىدانستند؛ امّا پس از آن كه خلفاى اسلامى نتوانستند يا نمىخواستند معيارهاى حكومت اسلامى را در كشورها پياده كنند، بلكه دست به عيّاشىها و فسادهاى اخلاقى زدند ـ چنانچه روش پادشاهان چنين بوده است و فى الواقع با نام حكومت و حاكم اسلامى، سلطنت و پادشاهى مىكردند ـ از اين رو، دنيا طلبان بر آن شدند تا با خلفا بجنگند يا به عبارت ديگر، بر آن شدند تا حكومت را از چنگال حاكمان زور و تزوير بيرون بكشند و سرانجام پيروز شدند. در نتيجه، تمام كشورهاى اسلامى به دست خودكامگان ديگرى كه همان شاهان بودند، افتاد. از جمله، ايران به كشور سلطنتى يا شاهنشاهى تبديل گشت و نظام حكومتى به رژيم پادشاهى مبدل شد. از جمله تغييراتى كه در اين رژيم به وجود آمد، تمام رباط‏ها به نام پاسگاه‏ها تغيير نام يافت.

مرابطين كه در رباط‏ها با قصد قربت و نيّت عبادت، انجام وظيفه مىكردند، جاى خود را به ژاندارم‏ها واگذار نمودند كه با اخذ اجرت و به قصد معيشت براى دولت كار مىكردند؛ در حالى كه واژه رباط يك واژه مقدس و عمل مرابطه يك عمل عبادت و خداپسندانه بوده است.

مسلمين رباط‏ها را همانند مساجد مورد احترام قرار داده و اراضى و مستغلّات را براى آن وقف مىكردند، تا عوايد و درآمد آنها صرف هزينه رباط‏ها شود.

روايات چندى در اين باره از پيامبر گرامى اسلام نقل شده، كه از آن جمله است:

رِباطُ يَوْمٍ فى سَبيل اللّه‏ِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيا وَ ما عَلَيْها. (ميزان الحكمه، ج 2، ص 133)

يعنى يك روز مرزدارى در راه خدا از همه چيز دنيا بهتر است.

اِنَّ صَلاة الْمُرابِطِ تَعْدِلُ خَمْسِمَأةُ صَلَوةٍ. (همان، ص 134)

يك نماز مرزدار معادل با پانصد نماز است.

عَيْنانِ لا تَمُسُّهُما النّارُ عَينْ بَكَتْ مِنْ خَشْيَةِ اللّه‏ِ وَ عَيْنٌ باتَتْ تَحْرُسْ فى سَبيلِ اللّه‏ِ. (همان جا)

دو چشم است كه آتش جهنم را لمس نمىكند: چشمى كه از خوف خدا گريسته باشد و چشمى كه شب هنگام در راه خدا نگهبانى مىكند.

به هر حال مرابط يكى از كارهاى مقدس و يكى از عبادات ارزشمنداست، كه با عبادات بزرگ ديگر برابرى مىكند. پيامبر گرامى اسلام در اين باره مىفرمايد: اگر سه شبانه روز براى حفظ كيان اسلامى نگهبانى دهم، بيشتر دوست مىدارم تا شب قدر را در مسجد مدينه و يا در مسجد الحرام بگذرانم.

/ 173