ظفر آن نيست كه در معركه غالب آيى
از سر نفس گذشتن ظفر مردان است
از سر نفس گذشتن ظفر مردان است
از سر نفس گذشتن ظفر مردان است
3. عفّت
عفّت پيروى نمودن قوّه شهويّه از قوّه عاقله است.طبق بيانات گذشته، كار قوّه شهويه جلب منافع و بهرهگيرى از هر گونه امكانات بالفعل و بالقوّه است. حال اگر در اين مسير، از ارشاد و هدايت عقل برخوردار باشد و خودسرانه يا با تبعيّت قواى ديگر عملى انجام ندهد، عفّت تحقق پيدا مىكند.دو نكته شايان توجه است:يكى آن كه نبايد تصور كرد كه عفّت تنها از صفات اختصاصى زنان است. چنانچه برخى اين گونه فكر مىكنند. اين صفت كمالى براى مردان و زنان ـ هر دو ـ ضرورى است. بى عفّتى براى مردان نيز قبيح است. ديگر آن كه خجول و محجوب با عفيف مترادف نيست. ممكن است انسان محجوب و يا خجول باشد، امّا عفّت به معناى واقعى را دارا نباشد.عفت از صفات بسيار خوب و از فضايل بزرگ اخلاقى است.چنانچه اميرالمؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد:مَا الْمُجاهدُ الشَّهيدُ فى سَليل اللّهِ بِاَعْظَمِ اَجْرا مِمَّنْ قَدِرَ فَعَفَّ. لَكاد(1). «پهلوان محمود خوارزمى، ملقب به پورياى ولى و نيز ملقب به قتالى (م. 722ه••.) اصل او از گنجه است. وى عارفى شجاع و پهلوان بود. مثنويى به نام كنز الحقايق به نظم درآورده است. داستان هايى از مردانگى او در افراد شايع است». (فرهنگ معين، ذيل پورياى ولى).