با ادلّه ذوقى و عرفانى زير، مىتوان مقام عبوديّت را از مقام رسالت برتر دانست:1. «اَلْعُبُودِيَّةُ هُوَ السَّفَرُ مِنْ الْخَلْقِ اِلَى الْحَقِّ وَ الرَّسالَةُ بِالعَكْسِ؛ عبوديت به جانب خدا رفتن است و رسالت به جانب خلق شتافتن شكى نيست كه اقبال و توجه به خدا، بالاتر از توجه و رو نمودن به خلق است.»2. «اَلْعُبُودِيَّةُ وِصالٌ بِالْمَعْشُوقِ وَ الرِّسالَةُ اِتَّصالٌ بِالْمَخْلُوقِ؛ عبادت ارتباط تنگاتنگ با معشوق حقيقى است، اما رسالت اتصال و ارتباط با مردم است».3. «اَلْعُبُودِيَّةُ جَذْبٌ كَما قالَ اللّهُ تَعالى فى الْحَديثِ الْقُدْسى عَبْدى اَطِعنى حَتّى اَجْعَلَكَ مَثَلى. وَ الرِّسالَةُ دَفْعٌ كَما قالَ تَعالى اِذْهَبْ اَلى فِرْعُونَ اِنَّهُ طَغى؛عبوديت جذب است، همان طور كه خداوند در حديث قدسى مىفرمايد: اى بندهام، اطاعتم كن تا تو را مَثَل خود قرار دهم. ولى رسالت دفع است؛ همان طور كه خداوند مىفرمايد: به سوى فرعون برو؛ زيرا او طغيان كرده است».شكى نيست به پيش خويش خواندن، برتر از راندن از خويش است.4. «اَلْعُبُودِيَّةُ مُؤانَسَةٌ وَ مُناجاتٌ مَعَ الْمَعْبُودِ وَ الرَّسالَةُ مُزاوَلَة وَ مُعاشَرَةٌ مَعَ الْمَخْلُوقِ؛ عبادت انس داشتن و نجوا كردن با معبود است و اما رسالت،