محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 258
نمايش فراداده

20- صفات خدا عين اسماء خداست و فرقي با هم ندارند

اما مسيحيان از قديم «اسماء خدا» را عنوان بحث قرار مي‌دادند و مسلمانان عنوان بحث‌شان را «صفات خدا» قرار مي‌دادند.

با ورود كتاب «دلالة الحائرين» ابن ميمون اسپانيائي به اروپا، مسيحيان صفات خدا را عنوان بحث‌شان قرار دادند.

و با ورود محي‌الدين اسپانيائي به جهان اسلام عنوان «اسماء الله» توسط او وارد محافل علمي مسلمانان شد.

هدف محي‌الدين ابتدا تنها واردكردن مسيحيت به اسلام بود، سپس هر اسم را يك خداي خاص ـ الهه ـ قرار داد و افسانه الهه‏هاي يوناني را در قالب مُثل افلاطون وارد اسلام كرد در مقاله «اسماء الله» از مقالات مقدماتي اين مجلد به شرح رفت كه محي‌الدين با اين اقدام چگونه اسلام را كاملاً وارونه كرد.

21- در جائي از همين مجلد، عرض كرده‌ام: ابوالعلاي عفيفي كه فصوص را تصحيح كرده است در صفحه 5 جلد 2، كلام زير را از محي‌الدين، نقل كرده است:

عقد الخلائق في الالـ؟ه عقائداً و انا اعتقدت جميع ما عقدوه: مردمان مختلف دربارة خدا به عقيده‌هاي مختلفي معتقد شده‌اند، من به همه آن‌چه آن‌ها معتقد شده‌اند يك جا معتقد هستم.

اين هم ترويج پلورئاليسم براي تخليه انگيزه و روحيه دفاع از جامعه مسلمين.

خواجه نصير همه مسلمانان را از نو نجات داد: لشكر مغول در يورش اول تا ري آمد (تنها دو گروه بزرگ از آنان از مسير دامنه‏هاي جنوبي البرز به سوي قفقاز حركت كرده و به دشت قپچاق براي جنگ با كِيَف و اكراين، رفتند) خود چنگيز در مركز خراسان بزرگ (افغانستان) بود، فرمان برگشت داد و به مغولستان رفت و مرد.

رفت و آمد جاسوسان پاپ با دربار «قوبيلاي قاآن» (خاقان) جانشين چنگيز براي براندازي اسلام ادامه داشت.

اين بار نوبت «نيكلاي پولو» وبرادرش و پسرش «ماركوپولو» بود كه به فرمان قاآن، هلاكو براي تسخير مجدد سرتاسر فلات ايران به راه افتاد تا كرمانشاه فتح كرد.