محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 355
نمايش فراداده

ب: مقام واحدي‌

اگر در پرسش، توجه به مقام واحدي است، بايد گفت: خدا عين همان الله و عين رحمان و عين عالم و عين كل هستي است.

«وحدت در عين كثرت، كثرت در عين وحدت».

پس: فاعل فعل «نحشر» عبارت است از چيزي كه مي‌توانيد آن را با عنوان‏هاي زير نام‌گذاري كنيد و همه اين عناوين به نظر محي‌الدين صحيح است:

1- فاعل فعل نحشر، «عالَم» است.

2- فاعل فعل نحشر، «مقام واحدي‌» است.

3- فاعل فعل نحشر، خود «رحمان» است.

4- فاعل فعل نحشر، «همه اسماء» است.

اين چارت خيلي جالب، ديدني‌، شنيدني‌، مرتب، با سازمان، رؤيائي‌، و دل‏انگيز است.

اما تخيّلي، توهّمي‌، رؤياپردازي‌، فرض محال و باطل و شرك است.

پيش‏تر تحت عنوان «محي‌الدين و پرستش اسماء» شرحش گذشت.

محي‌الدين در جاهاي متعدد (به اصطلاح ادبي‌) از خودش با «صيغه غايب» تعبير مي‌كند.

از جمله در پاسخ به پرسش‏هاي ترمذي‌، درباره «ختم ولايت» مي‌گويد: من او را در سال 595 در شهر فاس مراكش شناسائي كردم نشان ويژه او را نيز شناختم، مردم چنان كه بايد به او توجه ندارند، او «محمد بن علي بن محمد» است.

يعني خودش.

به شرحي كه در مجلد اول بيان شد.