محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 391
نمايش فراداده

3- اگر محي‌الدين امروز بود در اين جاي سخنش يك بحث شيرين صوفيانه باز مي‌كرد و مي‌گفت: حركت دوري متحيرانه، ناموس هستي است مگر نمي‌بينيد در ساختمان و سازمان اتم، الكترون به دور هسته مي‌چرخد.

مگر نمي‌بينيد قمرها به دور سياره‏ها و سياره‌ها به دور ستاره (خورشيد)ها مي‌چرخند.

مگر نمي‌بينيد منظومه‏ها نيز مثلاً به دور مركز كهكشان مي‌چرخند، عارف هم هماهنگ با جهان هستي در حركت دوري مي‌چرخد.

پس كسي كه حركت مستقيم دارد حركتش منافي حركت‏هاي عالم و برخلاف ناموس عمومي جهان است.

اما محي‌الدين در اصل به هيئت ارسطوئي معتقد بود.

گر چه همه جاي عالم هستي را در آن معراجش ديده بود باز كشف و شهودش به بطلان آن نرسيده بود.

پس بر وارثين او (كه او را عارف واصل، دريافت كننده حقايق و علوم مي‌دانند) واجب است به اين ناموس هستي تمسك جسته و كار ناتمام او را به اتمام برسانند.

اما به جاي اين كار يكي از آنان كه خود را برترين مريد محي‌الدين و محي‌الدين‌شناس مي‌داند، و بر فصوص شرح نوشته و بخشي از فص شيثي را با آقائي خود حذف كرده، همين امروز هيئت ارسطوئي را در همان سيستم 9 فلكش و «خرق و التيام» تدريس مي‌كند.

و شاگردان نيز از علوم اين علامه بهره مي‌برند.

(1).لفظ الله تعالي‌، در شرح قيصري نيامده و در شرح خواجه پارسا آمده است

(2).مريم، 85

(3).يوسف، 39

(4).اسراء، 23

(5).نوح، 23

(6).رعد، 33

(7).شرح قيصري: و هذا ـ متن بالا مطابق شرح خواجه پارسا مي‌باشد كه صحيح است

(8).زمر، 3

(9).حج، 34

(10).اين نظريه حسن بصري معروف است، علاوه بر منابع مختلف سني، طبرسي نيز آن را در «مجمع البيان» آورده است

(11).بحار: كتاب القرآن ـ باب: ضرب القرآن بعضه ببعض

(12).سوره بقره، آيه 20

(13).سورة نساء، 145.