محی الدین در آینه فصوص

مرتضی رضوی‏

جلد 1 -صفحه : 611/ 61
نمايش فراداده

محي‌الدين و پرستش اسماء

او هر كدام از اسماي خدا را يك «موجود معين» با تشخص و «شخصيت معين» مي‏داند كه هر كدام داراي دو نقش است:

1- منشأ بخشي از كائنات، اوست.

2- اداره بخشي از امورات كائنات با اوست.

و هر اسم خواهراني دارد كه زير دست او كار مي‏كنند.

كه از اين افاضات او در جلد اول با عنوان «محي‌الدين براي خدا چارت اداري درست مي‏كند» ياد كردم.

ابن عربي حتي تصريح مي‏كند كه هيچ كدام از اسماء به حوزه كاري اسم ديگر، دخالت نمي‏كند مثلاً مي‏گويد در قيامت نيز هر اسم به كار خود مي‏پردازد و اسم «رحمان» مي‏رود به پيش اسم «منتقم» و از او مي‏خواهد كه از گناه مردم بگذرد و انتقام نگيرد.

محي‌الدين هميشه تناقض را دوست مي‏داشته است در اين جا نيز سخنش متناقض با اصل خودش است مثلاً اگر «منتقم» انتقام نگيرد نتيجه‏اش عين رحم مي‏شود، يعني منتقم كار رحمان را انجام مي‏دهد.

اگر مي‏گفت اسم «شافع» به پيش «منتقم» مي‏رود و از او مي‏خواهد كه مسئله را به عهده اسم «رحمان» بگذارد و رحمان رحم كند، دچار اين تناقض نمي‏گشت.

سبك و روش ابن عربي طوري است كه گوئي دوست دارد آن قدر پاي روي «بطلان تناقض» بگذارد تا فرمول «ام التناقض» يعني «كثرت در عين وحدت، وحدت در عين كثرت» را در فكر خودآگاه و ناخودآگاه همگان به يك حقيقت مسلم تبديل كند، و در مورد صدرائيان به راستي موفق شده است.