حیات پس از مرگ

علی محمّد اسدی

نسخه متنی -صفحه : 209/ 96
نمايش فراداده

كه به طرف قبر پيش مىرود. وقتى سر آن قبر رسيد، ناپديد شد. پس از مدتى، بوى عطرآگين از نزديكىهاى آن قبر برخاست كه بويى بدين خوشبويى تا كنون به مشامم نرسيده بود!

در اين هنگام، صورت زيبا و دلربايى را ديدم كه بر سر آن قبر رفت و داخل قبر شد.

كمى گذشت، صورت زيبا، زخمى و خون آلود از قبر بيرون آمد!

بسيار شگفت زده شدم. در آن حال از خدا خواستم كه مرا از اين راز آگاه سازد. به وسيله‏اى پىبردم كه آن صورت زيبا، كردار نيك و آن چهره ترسناك، كردار زشت آن شخص بوده است؛ چون كارهاى بدش بر كارهاى خوبش چيره شد، در قبر آن سيماى هولناك، همدم و همراهش خواهد بود تا اينكه پاك گردد و گناهانش تصفيه شود و نوبت به سيماى كردار نيكش رسد».(1)

تكامل و اثرات آن

چنانچه گذشت، عمل انسان در قبر، مونس و همراه اوست؛ امّا اين همراه و همدم هميشگى نيست و برخى امور، وضعيت انسان را دچار دگرگونى مىكند. چه بسا، شخصى در آغاز ورود به عالم برزخ، به جهت كردار زشتش، در ناراحتى و رنج به سربرد و همدم زشت سيرتى ـ به پيروى اعمالش ـ با او باشد؛ ليكن پس از مدتى صحنه عوض شود! و البته عكس اين حالت نيز صادق است.

(1). «اربعين»، قاضى سعيد قمى (به نقلِ «معاد»، ص28 ـ 29).