اى آسمان عشق نگينت ستاره است
هر كهكشان كه سر بكشد در سراى تو
انوار روى تو بنوشته به ساق عرش
بنما نگه به نايب خود اى شكسته دل
سر داده ام بر سر راهت ولى ببين
بسكه كشيد جسم غريبم به كوچه ها
اما زغيب اين سخن از تو شنيده ام
با چشم دل به ديدمت اندر دم وداع
مهر و ولا و عشق تو درياى پر خروش
آرام دل چو قطره اى اندر كناره است