رضایت از زندگی

عباس پسندیده

نسخه متنی -صفحه : 363/ 316
نمايش فراداده

در اين ميان ، راه چاره اين است كه محوريت لذّت‏جويى از بين برود. انسان براى اين كه لذّت ببرد، بايد لذّت‏طلب نباشد! براى تعديل لذّت‏جويى ، راه‏هايى وجود دارد : يكى «زهد و بى‏رغبتى» به دنياست و ديگرى «ياد مرگ» كه در ادامه به آن مى‏پردازيم:

الف ـ بى‏رغبتى به دنيا

لذّت‏جويى و پيامد آن

پيش از اين گفتيم كه «ناپايدارى دنيا» 1 و «اجتناب‏ناپذيرى سختى‏ها» 2 از واقعيّت‏هاى دنيايى هستند كه ما در آن زندگى مى‏كنيم ؛ اما انسان ، دنيا را مكان لذّت‏طلبى و كامجويى مى‏خواهد و اين‏جاست كه بار ديگر ، ناهماهنگى ميان واقعيّت دنيا و خواسته انسان پديد مى‏آيد. آيا تاكنون به اين نكته فكر كرده‏ايد كه اين ناهماهنگى چه تأثيرى بر زندگى ما خواهد داشت؟ لذّت‏خواهى از دنياى ناپايدار و سختى‏گريزى ، موجب اضطراب ، اندوه و حسرت مى‏گردد . اضطراب يعنى «نگرانى فردا» ، اندوه يعنى «غم امروز» و حسرت يعنى «افسوس ديروز» . اگر انسان ، لذّت‏طلب شود ، نسبت به آينده ، نگران است و نسبت به مصيبت وارد شده ، غمگين مى‏گردد و نسبت به ديروز خود در آه و افسوس خواهد شد . پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهمى‏فرمايد:

أنا زَعيمٌ بِثَلاثٍ لِمَن أكَبَّ عَلَى الدُّنيا ؛ فَقرٍ لا غَناءَ لَهُ ، وبِشُغُلٍ لا فَراغَ لَهُ ، وبِهَمٍّ وحُزنٍ لاَ انقِطاعَ لَهُ . 3 من سه چيز را براى كسى كه دلبسته دنياست تضمين مى‏كنم : فقرى كه بى‏نيازى ندارد ، و گرفتارى‏اى كه آسودگى ندارد و حزن و اندوهى كه پايان ندارد .

امام على عليه‏السلام نيز درباره عواقب دنيادوستى مى‏فرمايد:

مَنِ استَشعَرَ الشَّغَفَ بِها مَلَأَت ضَميرَهُ أشجانا لَهُنَّ رَقصٌ عَلى سُوَيداءِ قَلبِهِ : هَمٌّ

1 -  ر.ك: بخش اوّل ، فصل دوم : «دنيا ناپايدار است» (ص 43).

2 -  ر .ك : بخش سوم ، فصل دوم : «سختى‏ها اجتناب ناپذيرند» (ص243) .

3 -  كنز الفوائد ، ج1 ، ص344 ؛ بحار الأنوار ، ج73 ، ص81 ، ح43 .