رضایت از زندگی

عباس پسندیده

نسخه متنی -صفحه : 363/ 52
نمايش فراداده

بازار معانى ، انسان موفق ، كسى است كه انتخابگر خوبى باشد . اشتباه در انتخاب معنا ، موجب ناكامى مى‏گردد و ناكامى ، به نارضايتى ختم مى‏شود . براى كاميابى بايد انتخابگر خوبى بود و انتخاب خوب ، متوقّف بر شناخت صحيح است . همان‏گونه كه در بحث قبل و در توضيح آيه 26 سوره رعد اشاره شد ، در اين موضوع نيز «شناخت» نقش اوّل را بازى مى‏كند . تا زمانى كه معناى واقعى را از معناى بدلى تميز ندهيم ، انتخابگر معناى واقعى نيز نخواهيم بود . وقتى خدا ، معناى زندگى شد ، انسان به خاطر خدا زندگى مى‏كند ، به خاطر او تلاش مى‏كند و براى رسيدن به او همه سختى‏ها را تحمّل مى‏كند. 1 وقتى خدا معناى زندگى شد ، انسان مى‏داند چرا زنده است و چرا بايد زندگى كند و سرانجامش چه خواهد شد . بدين سان ، از حيرت و سرگردانى در مى‏آيد و چون براى عالى‏ترين و بلكه تنها مفهوم حيات زندگى مى‏كند ، بر خود مى‏بالد و احساس رضايت و خشنودى مى‏كند.

آنچه در ادبيات دين تحت عنوان «فى سبيل اللّه‏» ، «للّه‏» ، «براى كسب رضايت خدا» و . . . آورده مى‏شود ، در همين راستا قابل تحليل است.