فصل چهارم
روزىِ زندگى
نگرانى از روزى
ترس از آينده و چگونگى تأمين «روزى»، يك نگرانى عمومى است . روزى ، يكى از نيازهاى اساسى انسان است و از اين رو ، معمولاً اين نگرانى وجود دارد كه آينده چه خواهد شد؟ آيا روزى فردا خواهد رسيد؟ و ... در اين حالت ، آينده ، تاريك و مبهم ارزيابى مىشود و به همراه آن ، اضطراب و نگرانى از فردا شكل مىگيرد . ترس و نگرانى اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد ، عامل تحرّك براى كسب روزى است . انسان بىخيال ، براى كسب روزى تلاش نخواهد كرد و همين امر ، موجب بروز مشكلات فراوانى در زندگى وى خواهد شد . پس نگرانى به اندازه كم آن ، مفيد است ؛ اما اگر افزايش يابد و از حدّ معمول بگذرد ، به افزايش تنيدگى و فشار روانى منجر شده ، رضايت از زندگى را به مخاطره مىاندازد . امام على عليهالسلام يكى از عوام هلاك كننده مردم را ترس از فقر مىداند. 1 بخل ورزيدن ، يكى از پيامدهاى اين ترس است . فرد ، تصوّر مىكند اگر از مال خود ببخشد ، فقير مىگردد و همين نگرانى ، موجب بخلورزى مىگردد ، غافل از اينكه با اين كار ، به«أهلك الناس اثنان : خوف الفقر و طلب الفخر ؛ دو چيز ، مردم را هلاك كرده است : ترس از فقر و فخرفروشى» (الخصال ، ص68 ، ح102) .