موقعيّت ناخوشايند، وضعيت جديدى است كه توان جديدى نيز مىطلبد. اگر اين توان ، تأمين نگردد، در مهار و كنترل موقعيّت ناخوشايند ، موفّق نخواهيد شد. بسيارى از ناكامىهاى ما در مهار تنيدگىها، ناشى از ناكامى در تقويت كردن توان روانى است. اگر بخواهيم با همان توان عادىاى كه در زندگى معمول خود داريم، با حوادث تلخ رو به رو شويم، طبيعى است كه ناكام خواهيم شد. برقرارى توازن ميان توان روانى و موقعيّت ناخوشايند، از اصول كاميابى در راه مهار و كنترل تنيدگىهاست . اگر از اين اصلْ غفلت شود، عمليات مهار با مشكل ، رو به رو مىشود و يا به ناكامى مىانجامد. گذشته از آن كه موقعيّت جديد، توان جديد مىطلبد، توان موجود را نيز كاهش مىدهد. بروز غير منتظره حوادث تلخ، در بسيارى از موارد ، يكباره توان انسان را كاهش مىدهد. اين كاهش و آن نياز به توان بيشتر، موجب مىشود كه موازنه توان فرد در برابر فشارهاى روانى حاصل از حوادث تلخ، دچار مشكل شود. به همين جهت ، مسئله مهمّ قدرتمند شدن و مكانيزم(ساز و كار)هاى تأمين توان روانى اهميت مىيابد. در ادامه ، به بررسى عوامل اقتدار در برابر حوادث مىپردازيم: