فصل پنجم
آرزوهاى زندگى
زندگى بر مركب زمان ، سوار است و با گذر زمان ، پا به عرصه وجود مىگذارد . زمان نيز از يك منظر به سه بخش تقسيم مىشود : گذشته ، حال و آينده . زندگى پويا و پويايى زندگى اين است كه انسان ، نگاه به آينده داشته باشد . بدون نگاه به آينده ، چرخ زندگى از حركت بازمىايستد . نگاه حسرتآميز به گذشته ، نوعى «واپسگرايى» است و نگاه به حال ، موجب «ايستايى» مىگردد . 1 آنچه به زندگى پويايى و تحرّك مىبخشد ، نگاه به آينده است كه از آن به «اميد» ياد مىكنيم . پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در اين باره مىفرمايد : إنَّمَا الأَمَلُ رَحمَةٌ مِنَ اللّهِ لاُِمَّتي ، لَولاَ الأَمَلُ ما أرضَعَت اُمٌّ وَلَدا ولا غَرَسَ غارِسٌ شَجَرا . 2همانا آرزو ، رحمتى از جانب خدا براى امت من است . اگر آرزو نبود ، هيچ مادرى فرزندش را شير نمىداد و هيچ كشاورزى درخت نمىكاشت .
1 - زندگى در زمان حال ، معناى ديگرى دارد كه مثبت است و در بخش سوم ، فصل نهم (ص357) بحث «توزيع تنيدگى بر گذر زمان» به آن خواهيم پرداخت . مراد از حال در اين جا ، اميد نداشتن به آينده و ايستايى است. 2 - تاريخ بغداد ، ج2 ، ص50 ؛ مسند الفردوس ، ج1 ، ص342 ، ح1369 ؛ أعلام الدين ، ص295 ؛ بحار الأنوار، ج77، ص295 .