ترجمه الغدیر

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

جلد 12 -صفحه : 169/ 36
نمايش فراداده

و مرهون و بى اساس ميكند اين جمع و منع را اعراض صحابه از آنها احمد در مسندش ج 4 ص 370 نقل كرده اند عبد الاعلى گويد: پشت سر زيد بن ارقم نماز خواندم بر جنازه پس پنج تكبير گفت پس ابو عيسى عبد الرحمن بن ابى ليلى برخاست بطرف او پس دست او را گرفت و گفت: فراموش كردى، گفت: نه و ليكن من نماز خواندم پشت سر ابو القاسم حبيب خدا صلى الله عليه و آله پس پنج الله اكبر گفت پس من آنرا هرگز ترك نميكنم.

و بغوى از طريق ايوب بن نعمان روايت كرده كه او گفت: حاضر شدم جنازه سعد بن حبته را پس زيد بن ارقم پنج تكبير بر او گفت.

"اصابه ج 2 ص22" و طحاوى از يحى بن عبد الله تيمى نقل كرده كه گويد: نماز خواندم يا عيسى مولاى حذيفه بن يمان بر جنازه اى پس پنج تكبير بر او گفت آنگاه توجهى بما نمود و گفت: نه شك كردم و نه فراموش نمودم و لكن تكبير گفتم چنانچه مولاى من و ولى نعمت من، يعنى حذيفه بن يمان نماز خواند بر جنازه اى پس پنج الله اكبر گفت سپس رو بما كرد و گفت نه شك كردم و نه فراموش و لكن تكبير گفتم چنانچه رسول خدا صلى الله عليه و آله پنج تكبير گفت.

"عمده القارى ج 4 ص 129" ابن قيم جوزيه در زاد المعاد گويد: پيامبر صلى الله عليه و آله امر ميفرمود بخالص كردن دعا براى ميت و چهار تكبير ميگفت و صحيح است از آنحضرت كه پنج تكبير هم گفتندو صحابه بعد از آنحضرت چهار و پنج و شش تكبير ميگفتند و زيد بن ارقم پنج تكبير گفت و گفت كه پيامبر صلى الله عليه و آله پنج تكبير گفتند، مسلم آن را ياد كرده و امام على بن ابيطالب "ع" كه رضوان خدا بر اوست بر جنازه سهل بن حنيف شش الله اكبر گفت و آنحضرت بر اهل بدر شش تكبير ميگفتند و بر غير ايشان از صحابه پنج تكبير و بر ساير مردم چهار تكبير دارقطنى آنرا بازگو كرده و سعيد بن منصور از حكم از ابن عينيه ياد كرده كه او گفت، بودند كه بر اهل بدر پنج و شش و هفت تكبير ميگفتند و اين يك آثار صحيحى است پس موجبى براى منع ازآن نيست و پيامبر صلى الله عليه و آله منع نكرد از زيادتر از چهار تكبير را بلكه خود آنحضرت و اصحاب اوبعد از او اين كار را ميكردند و كسانيكه منع از زيادتر از چهار تكبيركردند كسانى هستند از ايشان كه استدلال بحديث ابن عباس نموده اند كه آخرين جنازه اى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر آن نماز خواند چهار تكبير گفت، گفتند: و اين آخر دو امر بود و البته عمل ميشود باخرى پس آخرين از فعل آنحضرت صلى الله عليه و آله داشته باش اين را و اين حديث را كه خلال در علل: گفته: خبر داد مرا حارث گويد: از امام احمد سئوال كردند از حديث ابى المليح از ميمون از ابن عباس پس حديث را بازگو كرد، پس احمد گفت اين دروغ است اصلى و اساسى براى آن نيست، آنرا فقط محمد بن زياده طحان روايت كرد و او مردى بود كه جعل و اختراع حديث ميكرد و استدلال كردند باينكه ميمون بن مهران از ابن عباس روايت كرده كه ملائكه و فرشتگان وقتى بر آدم عليه السلام نماز خواندند چهار الله اكبر گفتند، و گفتند: اين سنت و آئين شماست اى پسران آدم،و اين حديث را اثرم درباره او گويد:ياد محمد بن معاويه نيشابورى كه در مكه است در ميان آمد، پس ابو عبد الله شنيد گفت: ديدم كه احاديث او مجعول ساختگى است و بعضى از آنها از ابى المليح از ميمون بن مهران از ابن عباس ياد كرده: كه فرشتگان وقتى بر آدم نماز خواندند چهار تكبير گفتند:و ابو عبد الله آنرا بزرگ دانسته و گفت ابو المليح صحيح ترين حديث و پرهيزكارترين مردم براى خدا بود از اينكه مثل اين روايت را بازگو كند و استدلال كردند بانچه بيهقى روايت كرداز حديث يحيى از ابى از پيامبر صلى الله عليه و آله كه فرشتگان وقتى بر آدم عليه السلام نماز خواندند پس چهار تكبير گفته و گفتند اين روش و سنت شماست اى فرزندان آدم، و اين صحيح نيست چونكه مرفوع و موقوف روايت شده و اصحاب معاذ بودند كه پنج تكبيرميگفتند: علقمه گويد: گفتم بعبد الله، كه قومى از اصحاب معاذ از شام آمدند و بر مرده اى از خودشان پنج تكبير گفتند، پس عبد الله گفت بر مرده وقتى در تكبير نيست، تكبير بگو وقتيكه امام تكبير گفت پس وقتى امام منصرف شد منصرف شو اين صريح كلام ابن قيم است و در آن فايده هائى است.