اجتهاد خليفه در نماز ميت
از ابى وائل نقل شده گويد: در زمان رسول خدا صلى الله عليه و آله بر ميت هفت تكبير و پنج تكبير و شش تكبير ميگفتند يا گفت چهار تكبير، پس عمر بن خطاب جمع كرداصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله را پس هر مردى آنچه ديده بود خبر دادپس عمر آنها را بر چهار الله اكبر مثل طولانى ترين نماز متحد نمود.و از سعيد بن مسيب روايت شده كه حديث ميكرد از عمر گويد: تكبيرات چهار و پنج بود پس عمر مردم را بر چهار تكبير گفتن بر ميت جمع نمود.و ابن حزم در"المحلى"گويد: استدلال كرده كسيكه منع كرده از بيش از چهار الله اكبر گفتن را بخبريكه ما آنرا روايت كرديم از طريق وكيع ازسفيان ثورى از عامر بن شقيق از ابى وائل گويد: عمر مردم را جمع كرد پس با ايشان مشورت كرد در تكبير بر جنازه ميت پس گفتند پيامبر صلى الله عليه وآله: هفت و پنج و چهار الله اكبر گفتند، پس عمر مردم را بر چهار تكبير جمع نمود.ه
و طحاوى از ابراهيم نقل كرده كه گفت رسول خداصلى الله عليه و آله از دنيا رفت و مردم در تكبير بر جنازه مختلف بودند نميخواستى كه بشنوى مردى ميگويد شنيدم رسول خدا صلى الله عليه و آله هفت تكبير ميگفت و ديگرى ميگفت: شنيدم رسول خدا پنج كبير ميگفت، و ديگرى ميگفت: شنيدم كه رسول خدا صلى الله عليه و آله چهار الله اكبر ميگفت مگر آنكه ميشنيدى پس در اين مردم اختلاف كردند و بهمين منوال بودند تا ابوبكر مرد، پس چون عمر.0 متولى امر خلافت شد و اختلاف مردم را بر اين ديد جدا بر او دشوار آمد پس فرستاد بسوى مردانى از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و گفت: بدرستيكه شما گروه اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله وقتى اختلاف ميكنيد بر مردم كسانيكه بعد از شما ميآيند اختلاف ميكنند و وقتى اجتماع بر امرى كرديد مردم بر آن اجتماع و اتحاد خواهند نمود پس تامل كنيد كاريرا كه اجتماع بر ان كنيد پس مثل اينكه آنها را بيدار كرد.پس گفتند خوب چيزيست آنچه ديدى و گفتى اى امير
مومنين پس بفرما بر ما پس عمرگفت: " بلكه شما براى من اشاره كنيدراهنمائى نمائيد چونكه منهم بشرى مانند شمايم " پس امر را بين خود شوركردند پس اجماع و اتحاد نمودند نظرشانرا بر اينكه قرار دهند تكبير بر جنازه ها و اموات را مثل الله اكبر در نماز عيد قربان و عيد فطر چهار تكبير پس جمع شد نظرشان بر اين."عمده القارى ج 4 ص 129"
و عسكرى در اولياتش گويد: و سيوطى در تاريخ خلفاء ص 93 و قرمانى در تاريخ خود، حاشيه كامل، ج 2 ص 203، بدرستيكه عمر اول كسى بود كه مردم را جمع كرد بر چهار تكبير گفتن بر نماز ميت
امينى"رحمه الله عليه" گويد: آنچه از سنت و عمل صحابه ثابت شده در اختلاف عدد در تكبير بر جنازه محمول بر مراتب فضل است در ميت يا خود نماز و اين كشف ميكند از كفايت كردن هر يك از اين اعداد پس اختيار يكى از اينها و جمع بر آن و منع از بقيه چنانچه منع از بدعه ميشود رائى است و اجتهاديست برابرسنت و عمل صحابه
و از مطالب آشكار و روشن بعد خواندن آنچه واقع شد از رد و بدل بين خليفه و صحابه اينكه در اينجا فسخى نبوده و جز اين نيست كه هر يك از ايشان ياد كرده اند آنچه را كه مشاهده كرده اند بر عهد و زمان پيامبر، پس دعواى نسخ و عقب انداختن چهار تكبير را بر اين عددها سخنى باطل است و براى همين استدلال بآن هيچكس از كسانيكه باستدلال او توجه ميشود ننموده، و فقط منحصر كردند دليل را بر تعين عمر و منع او بعد ازباطل كردن آنچه گفته شد از دليل منع چنانچه شنيدى از ابن حزم و او چنانست كه ميبينى رائى است كه مخصوص قائل اوست كه مقاومت نميكند با سنت ثابته و
آن بگفته مردانى ترك نميشود.