راى خليفه در مجوس - ترجمه الغدیر جلد 12

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 12

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

راى خليفه در مجوس

يحى بن سعيد نقل كرده باسنادش از عمر بن خطاب كه او
گفت: من نميدانم چه معامله اى با مجوس كنم و آنها اهل كتاب نيستند، ودر لفظى ديگرى: گفت نميدانم چه كنم در كار ايشان پس عبد الرحمن بن عوف گفت: شنيدم رسول صلى الله عليه و آله ميفرمود: رفتار كنيد با ايشان بروش اهل الكتاب.

و از بجاله گويد: من منشى و نويسنده جزء بن معاويه بودم بر مناذر "يكى از دهات اهواز" پس نامه عمر براى ما آمد كه نگاه كن مجوسى را از ناحيه خودت و از ايشان جزيه و ماليات بگير چونكه عبد الرحمن بن عوف خبر داد مرا كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از مجوسى "مجر" ماليات و جزيه گرفتند.

و از او روايت شده كه گفت: عمر از مجوس جزيه نميگرفت تا آنكه عبد الرحمن بن عوف شهادت داد كه رسول خداصلى الله عليه و آله از مجوسيان "هجر" جزيه گرفت.

امينى "رضوان الله تعالى عليه" گويد: آيا تعجب نميكنى از كسيكه متصدى امر خلافت بزرگ است و نميداند مهمترين و حساس ترين لوازم خلافت را بآن زيرا كه حكم مجوس از اوليات
چيزهائيست كه لازمست متولى سلطنت و حكومت اسلامى آنرا بشناسد از جهت امور مالى و دارائى و سياست اسلامى و امور دينى.

آيا تعجب نميكنى از تعطيل ماندن حكم مهمى مانند اين چندين سال تا شهادت و گواهى عبد الرحمن بن عوف و اجراء حكم بعد از آن و اين يكسال پيش از مرگ خليفه بود و ممكن اينكه خليفه مبتلا و گرفتار باين قصه و مثل آن شده باشد و عبد الرحمن يا مانند آن در دست رس او نبوده باشد كه سئوال كند يا او را خبر دهند، پس در اين موقع چطور عمل ميكرده و اگر عبد الرحمن را مادرش نزائيده بود آقاى عمر كارش را به كى رجوع ميكرد و چه كسى در آنجا بود كه علمش را باو بدهدو برساند و او كجا و آنكه او را متولى امر حكومت كرد "ابوبكر" از بيان صريح پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله، كسيكه متولى چيزى از امر مسلمين شود پس استعمال كند مرديرا برايشان و حال آنكه او ميداند كه در ميان ايشان كسى هست كه سزاوارتر باين و داناتر از آنست بكتاب خدا و سنت رسول خدا پس خيانت كرده به خدا و پيامبر او و تمام مسلمين پس چيست اين گروه را كه ممكن نيست بر ايشان حديثى را بفهمند.

/ 169