عبيدى مالكى در عمده التحقيق ص 134 مى نويسد: چون چكامه محمد بكرى را بر نواده اش شيخ زين العابدين بكرى خواندند و به اين سروده رسيدند:
" اگر نامه هائى ستايش پيشينيان باشد
پس به راستى ما سرآغاز فرازهاى نامه خدائيم "" گفت: مى خواهد بگويد در آغاز نامه خدا كه الم ذلك الكتاب آمده الف بوبكر است ولام الله و ميم محمد.
و بغوى گويد: اين كه خداى برتر از پندار گويد: " و از راه كسى پيروى كن كه به سوى من بازگردد " بوبكر را مى گويد.
و روشنگران نامه خداوندى درباره اين سخن خداى برتر از پندار: " توانگران و دهشكاران شما سوگند نخورند كه... " آورده اند كه اين جا روى سخن به بوبكر راست رواست و شيخ محمد زين العابدين گويد بوبكر راست رو را سيصدو شصت تخت بود و بر هر تختى روپوشى گران به بهاى هزار دينار زر.