آن درياى خروشان سپاهى توجهش را جلب نكرد؟ يافرمايشات پيامبر "ص" را نمى توانست ببيند كه در فضيلت روز جمعه و ساعت هايش و كارهاى مستحبى آن شرف صدور يافته بود و اين را كه حضرتش جمعه راعيدى كه مايه امتياز و تمايز امت اسلامى از ديگر اقوام است شمرده و پس از وى مسلمانان چنين كرده بودند، و پسر هندى جگر خوار نمى توانست بر تن هموار سازد كه يكى از سنتهاى پيامبر "ص" همچنان رايج و بر قرار باشد و او تباهش نساخته و لگدمالش ننموده باشد، و در نتيجه از سر نافرمانى و بد خواهى بر آنشد كه سنت نماز حمعه را بگرداند و تغيير دهد، و او بسيارخلافكارى كرد و در تباهى دين و شريعت تلاش ورزيده و مسلمانان را به فساد كشانده است؟ شايد هم روز چهارشنبه را از آنجهت برگزيده كه حديث از پيامبر "ص" آمده كه سنگين ترين روزها است و روزى نحس و دراز، و خواسته با خواندن نماز جمعه در آن ازنحسى و سنگينى اش بكاهد، و ندانسته كه كارش تغيير سنت تغيير ناپذير الهى است و جمعه سرور روزها است و بهترين روزى كه خورشيد بر آن رخساره نموده است.
با ديدن اين بدعت و امثالش ديگر از اين كه بگويند نماز جمعه از وقتش به- بعد از ظهر تاخير انداخته است چندان تعجبى به ما دست نخواهد داد. در حالى كه در شريعت اسلام هنگام نماز جمعه، " زوال " است زول خورشيد و نه ديگر وقت، و نماز جمعه بجاى نماز ظهر است و وقتش درست همان وقت نماز ظهر، و اين سنت ثابت و مسلم پيامبر "ص" جمع مى شديم "براى نماز" و پس از فراغت بدنبال سايه مى گشتيم. " هم سلمه مى گويد: " ما در حالى با پيامبر "ص" نمازجمعه مى خوانديم كه ديوار سايه اى نداشت كه زيرش بنشينند ". از جابر بن عبد الله انصارى مى پرسند: پيامبر خدا "ص" نماز جمعه را چه وقت مى خواند؟ جواب مى دهد: " نمازمى خواند بعد مى رفتيم شترانمان را به هنگام زوال خورشيد به حال آسايش در آوريم ". انس بن مالك مى گويد: " پيامبر خدا "ص " نماز جمعه را به هنگام گردش آفتاب مى خواند ". زبير بن عوام مى گويد: " نماز جمعه را بارسول خدا "ص" خوانده آنگاه به سايه مى رفتيم و در آن حال بيش از يك يا دو قدم نبود " يا چنانكه ابو معاويه روايت كرده "... آنگاه بر مى گشتيم و روى زمين سايه اى نمى يافتيم جز باندازه جاى پايمان ".
" در روى زمين سايه فقط به اندازه جاى پايمان بود " بخارى در " صحيح " خويش مى نويسد: " وقت "نماز" جمعه هنگام زوال خورشيد است. و از قول عمرو على و نعمان بن بشير و عمرو بن حريث- رضى الله عنهم- همينطور روايت شده است ". بيهقى در " السنن الكبرى " مى نويسد: " اين گفته از زيان عمر وعلى و معاذ بن جبل و نعمان بن بشير وعمرو بن حريث روايت شده است، مقصودم اين گفته است كه وقت "نماز" جمعه هنگام زوال خورشيد است. " ابن حزم در " المحلى " مى نويسد: " جمعه عبارتست از ظهر روز جمعه. و جز پس از زوال خورشيد روا نيست نماز "جمعه" بخوانى، و پايان وقت آن پايان وقت نماز ظهر است در ديگر روزها "ى هفته". " ابن راشد مى نويسد: " اما وقت"نماز جمعه"، عامه بر اين عقيده اند كه وقت نماز جمعه درست وقت نماز ظهر است، يعنى وقت زوال، و خواندان نماز جمعه پيش از زوال خورشيد روانيست. جمعى بر اين عقيده اند كه خواندن نماز جمعه پيش از زوال خورشيد جايز است، و اين گفته احمد حنبل است. " نووى در شرح " صحيح " مسلم پس از نوشتن احاديثى كه در اين موضوع هست مى گويد: مالك و ابو حنيفه و شافعى و توده اى از علمااز اصحاب و تابعان و نسل هاى بعد از ايشان گفته اند كه خواندن نماز جمعه، فقط پس از زوال خورشيد جايز است، و هيچ كسى جز احمد بن حنبل و اسحاق نظرى بر خلاف اين عقيده نداده است و فقط اين دو نفر خواندنش را پيش از زوال خورشيد جايز شمرده اند. قاضى مى گويد: در اين موضوع چيزهائى از اصحاب روايت شده است كه هيچ يك از آنها درست نيست مگر آنچه مورد اتفاق عامه است. " قسطلانى مى گويد: اين عقيده عموم دانشمندان است، و احمد بن حنبل عقيده دارد كه اگر پيش از زوال خورشيد خوانده شود، درست است به استناد روايات ثابت نشده اى كه مى گويد ابو بكر و عمر و عثمان- رضى الله عنهم- نماز جمعه را پيش از زوال خورشيد مى خوانده اند.
طرق روائى يى كه احمد بن حنبل به آنها استناد كرده، به عبد الله بن سيدان سلمى منتهى مى شود و حديثشناسان اين طرق روائى را به علت وجود عبد الله بن سيدان، بى ارزش و بى اعتبار خوانده اند. زيلعى در " نصب الرايه " مى نويسد: " آن، حديثى ضعيف است " و نووى در كتاب " خلاصه " مى گويد: " بر ضعيف عبد الله بن سيدان اتفاق نظر هست " و ابن حجر در " فتح البارى" مى نويسد: " او تابعى بزرگى است،لكن به عادل بودن شناخته نشده است " ابن عدى مى گويد: " شبه مجهول است "بخارى مى گويد: " حديثى كه وى روايت كرده با روايت ديگران تاييد نگشته، بلكه روايات ديگرى كه محكم تر از آن مى باشد با آن ناساز گار است " آنگاه رواياتى مى آورد با سندهاى درست و متين حاكى از اين كه ابو بكر و عمر وعلى، بر خلاف آنچه عبد الله بن سيدان روايت مى كند عمل مى كرده اند. بنابراين، سنت ثابت و مسلم درباره وقت نماز جمعه، همان است كه در وقت نماز ظهر هست. و كار معاويه كه نماز جمعه را در نيمروز و پيش از زوال خورشيد خوانده، تخلف ازسنت و راهنمائى پيامبر اكرم "ص" بوده است و انحراف از شيوه پيشينيان راسترو. انحرافى چنان ديگر انحرافاتش و ديگر كارهايش.