ترجمه الغدیر

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

جلد 22 -صفحه : 227/ 125
نمايش فراداده

سيد ابو على انسى

- فرمان خداى سبحانه و تعالى است كه در اختلاف و تنازعات كار خود را به حضرتش و اگذاريم، از او دستور بگيريم. - و نيز از بهترين پياميران و برگزيده ترين آنان در گفتار و كردار پيروى كنيم. - پس چرا بر سر چيزى بزرگ اختلاف بايد داشت، كه مخالفت با آن گمراهى آشكار است؟ - او در مقام بهترين مخلوقات. آنجا كه مردم از روى گمراهى افرادى را بر گزيده اند، حكم؟ عادت ما را آورده است. - اكنون بگو كه چه كسى حريم مخالفان راه خدا را شناسانده، و چه كسى حلال خدا را حرام كرده است؟ - وبر من عرضه بدار، كه در پاسخ آنچه خدا دستور فرموده و اقوال ديگرى كه بما رسيده، چه بايد گفت؟ - مخالفان پنداشته اند، كه نص قرآن درباره وصى پيامبر، پوشيده و مبهم است، مخالفانى كه بجز على را وصى پنداشته اند. - تنها حديث " غدير " درباره نظر پيامبر و گزينش او براى همگان كافى است. - اما دريغا كه سخنان تفرقه افكن، سراسر ظلمات را فرا گرفته است.

شرح حال شاعر

سيد ابو على احمد پسر محمد حسنى يمنى انسى، يكى از بزرگان يمن و از مولفان جاروديه است. صاحب " نسمه السحر " در ج 1، از او بخوبى ياد كرده و گفته كه شعر زياد در بيان عقايد دارد. متوكل از زبان او مى ترسيد، چنانكه يك روز در " سوده " به حضور متوكل آمد. و او را در اينكه در انجام نيازمنديها و حوائجش قصور رفته، نكوهش كرد. پس متوكل دستور داد حاجاتش را رفع كردند و گفت: من فقط به اينكه يك حاجت ترا روا كنم، خشنود نيستم. پس سيد گفت: من نياز دارم آن بالش هندى را كه بر روى آن نشسته اى، بمن بدهى. متوكل فورا برخاست، و آن بالش هندى را بدو بخشيد. و سيد او را در شعر خويش مدح كرد.

در سال 1079 وفات. فرزندش سيداحمد- كه در فصل آينده از او ياد خواهيم كرد- دانش و ادب او را بارث برده است.