- بشتابيد به سوى آن نورى كه تابندگى فراوان دارد، و خداى آن سر زمين سر سبزى را كه همواره امن است، جاويد نگهدارد.
- ما كه اين نور تابنده را ديديم، از ديگر هواها دست كشيديم. پس اى كسى كه در راه بدبختى قدم مى زنى.
- ما در برابر دعوت هواى نفس استقامت كرده، به راه نور شتافتيم. و اگر اين شيفتگى نبود، به اين راه نمى افتاديم.
- رهروان بيرون آمدند، و تابندگى اين اشگهاى ما را كه ديدند، من به " سعد " گفتم: آيا آن حقيقى كه ما مى بينيم، تو نيز مشاهده مى كنى؟
- او- در حالى كه از بالالى شتر خم شده بود- گفت: آيا آفتاب تابان از ديده ها پنهان مى ماند؟
- اين كاروانى است كه صبحگاهان بر ريگهاى گوهرين و عقيقين گام مى نهند، و فضاى خاك را با رهروى عطر آگين مى سازند:
و پس از 26 بيت تشبيب، چنين مى گويد:
- براستى اين جوانى كه پيامبر او را پروريد، در او رگهاى پيمبر- صلى الله عليهما و آلهما- نهان است.
- هر گاه خوب دقت كنى. مى بينى كه او حامل ميراث پيمبر است.
- در اين روزگار ما، شايسته است كه كورى بر روى كورى علاوه شود.
- لكن روزگار به خاندان پيمبر ستم كرده، و از ظلم به آنها فاصله نگرفته است.
- روزگار، در شناختن ولى، زاه خطا رفته، پس تو به خاندان ولايت چه مى توانى بگوئى؟