واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 116
نمايش فراداده

خطبه 164

ليتأس

بايد اقتداء كند

ليرأف

بايد رأفت و مهربانى كند

قيض بيض

پوست بيرونى تخم مرغ

اداح

ريگزارهائى كه شتر مرغ در آنها تخم گذاشته است

حضان

حفظ و نگهدارى شده (منظور جوجه است)

قزع

ابرهاى متفرق

خريف

پائيز

ركام

ابرهاى انباشته شده

مستثار

محل حركت براى گرفتن انتقام

سيل الجنتين

سيل دو باغ: سيلى كه قرآن آنرا «سيل العرم» ناميده است كه در شهر «سبأ» جارى شد

قارة

زمين مطمئن و مسطح

اكمة

زمين سفت و مرتفع

سنن

جريان سيل منظور است

رص طود

منظمى كوه، طود: كوه

يدغدغ

متفرق ميكند، مى‏غلطاند

بطون اودية

دره‏ها

يذوبن

حتما آب مى‏شود

الية

دنبه گوسفند

تهتم

سرگردان شديد

متاه

حيران و سرگردان شدن

ثقل فادح

بار بسيار سنگين

خطبه 165

اصدفوا

اعراض كنيد

شد

بست و محكم نمود

معاقد

محل گره زدن

بقاع

جاها و مكانها جمع بقعة

بهائم

چهارپايان جمع بهيمه‏