واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 119
نمايش فراداده

خطبه 171

شغب

فتنه و فساد افكنى كند

استعتب

درخواست رضايت مى‏شود

تواصى

همديگر را سفارش ميكنند

قفوا

بايستيد

تبينوا

تحقيق و كشف كنيد

خنين

گريه كردن مخفى

زوى

گرفته و پنهان شده است

كلام 172

متجرد

كسى كه شمشير كشيده است

يوازر

يارى ميكند

ينابذ

جنگ و تيراندازى ميكند

منهنهين

دوركنندگان

يركد

ساكت و آرام مى‏شود

معاذير

عذرها و معذرتها

خطبه 173

نعم

چهارپايان مثل شتر و گوسفند

اراح

آزاد فرستاده است

سائم

شبان، كسى كه حيوان را بچراگاه برده است

مرعى

چراگاه

وبى

باوبا

مشرب

محل آب، آبشخور

دوى

دردآور، مرض زا

مدى

كارد بزرگ

شبع

سيرى از طعام

مولج

محل ورود

مفضى

كسى كه رازى را پنهانى به ديگرى مى‏سپارد

مآل

محل بازگشت، عاقبت كار

افرغ

بطور كامل ريخت‏