واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 146
نمايش فراداده

تيه

حيرت و سرگردانى

كلام 200

صفية

دختر انتخاب شده

رق

نازك شد

تجلد

خود را بصبر واداشتن

تأسى

اقتداء و پيروى نمودن

وسدت

تكيه دادم، بالش تهيه نمودم

فاضت

جارى شد

استرجعت

بر گردانده شد

سرمد

جاودانه

مسهد

هميشه بيدار

تضافر

اجتماع نمودن، دست بدست هم دادن

هضم

ظلم و پايمال نمودن

احفها

باو اصرار كن

قالى

دشمن دارنده

سئم

ملول و خسته شونده

كلام 201- 202

مجاز

محل عبور

اختبرتم

امتحان شده‏ايد

تجهزوا

آماده شويد

رحيل

كوچ كردن

اقلوا

كم كنيد

عرجة

تمايل نمودن، توقف كردن

عقبة

تپه و پل

كؤد

سخت عبور

ملاحظ

نگاهها

دانية

نزديك است

مخالب

چنگالها جمع مخلب

نشبت

فرو رفته است

دهمت

هجوم كرده است

مفظعات

سختيها، چيزهاى دردناكها

استظهروا

يارى بجوئيد