عتبا
سرزنش نمودند
نقمتما
عيب گرفتيد
ارجأتما
بتأخير انداختيد
اربة
احتياج
افضت
رسيد، كشيده شد
اسوة
برابر و مساوى نمودن
عتبى
درخواست رضايت، عذرخواهى
سباب
بسيار فحش دهند
اصوب
درستتر
احقن دمائنا
خونهاى ما را حفظ كن
ذات بين
رابطهاى كه بايد ميان افراد جامعه و يا ميان افراد مسلمان باشد
يرعوى
دست بردارد، بر گردد
لهج
حريص شده است
يتسرع
عجله و سرعت ميكند
املكوا
نگهداريد
لا يهدني
مرا متزلزل نكند، نشكند
انفس
بخل مىورزم
نهكت
ضعيف و ناتوان كرد
تقرى الضيف
از مهمان پذيرائى ميكنى
تطلع
ظاهر مىسازى
عبائة
لباس كهنه و مندرس
عدى
دشمن، مصغر عدو
استهام
حيرت و سرگردانى آورده است
جشوبة
خشك و خالى بودن