واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 187
نمايش فراداده

الب

تشويق نمود، جمع كرد

نازع الشيطان قيادك

با شيطان در باره افسار خود كشش و منازعه كن

دابر

آخر، نسل

اولى

قسم ياد ميكنم، الية، قسم ياد كردن

باحة

جلو در خانه، ميدان جلو خانه

نامه 58

اطفاء ثائرة

خاموش نمودن كينه و عداوت

جنحت

مايل شد، رو بآمدن كرد

وقدت

شعله ور شد

ضرستنا

ما را با دندان جويد و خرد كرد

سارعنا

سرعت نموديم

استبانت

روشن شد

لج

لحاجت كرد

تمادى

بكار بد ادامه داد

راكس

كسى كه وارونه شده است

نامه 60- 61

شذى

شر

معرة

اذيت و ايجاد ناراحتى

نكلوا

عذاب و تنبيه كنيد

عراكم

بشما عارض مى‏شود

متبر

هلاك شده

تعاطى

مباشرت نمودن، متصدى شدن

شعاع

متفرق و پراكنده

منكب

شانه انسان

ساد

محكم كنند و نگهدارنده

كاسر

شكننده‏