واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 43
نمايش فراداده

كامن فى كسره

كمين كرده و پنهان شده در ته آن

وثبة

حمله‏كردن

نكوص

بعقب برگشتن و فرار نمودن

صمدا صمدا

روى قصد و اراده خود بايستيد

ينجلي

كشف و روشن مى‏شود

لن يتركم

بشما ناقص نمى‏كند

كلام 67

البكار العمدة

شتر جوانى كه كوهانش از درون زخمى باشد

الثياب المتداعية

لباسهاى كهنه و سابيده شده

حيصت

دوخته شود، پاره‏دوزى شود

تهتكت

پاره مى‏شود

اطل

مشرف شود، نمايان و حمله ور شود

منسر

يك قطعه از لشكر كه جلو قشون مى‏رود

انجحر

داخل حجره و خانه مى‏شود، خانه‏نشين مى‏شود.

جحر

لانه و خانه حشرات

وجار

لانه كفتار

باحات

ميدانهاى عمومى شهر

اود

كجى و نادرستى

اضرع اللّه خدودكم

خدا روهاى شما را ذليل كند

اتعس جدودكم

پست و نابود كند تلاشها و نصيب شما را

خطبه 69

املصت

بچه‏اش را سقط كرد

تأيم

بى شوهر ماندن

سوق

راندن و كشيدن يعنى ضرورت مرا بسوى شما كشيد

لهجة

نوعى از سخن و حرف زدن