كامن فى كسره
كمين كرده و پنهان شده در ته آن
وثبة
حملهكردن
نكوص
بعقب برگشتن و فرار نمودن
صمدا صمدا
روى قصد و اراده خود بايستيد
ينجلي
كشف و روشن مىشود
لن يتركم
بشما ناقص نمىكند
البكار العمدة
شتر جوانى كه كوهانش از درون زخمى باشد
الثياب المتداعية
لباسهاى كهنه و سابيده شده
حيصت
دوخته شود، پارهدوزى شود
تهتكت
پاره مىشود
اطل
مشرف شود، نمايان و حمله ور شود
منسر
يك قطعه از لشكر كه جلو قشون مىرود
انجحر
داخل حجره و خانه مىشود، خانهنشين مىشود.
جحر
لانه و خانه حشرات
وجار
لانه كفتار
باحات
ميدانهاى عمومى شهر
اود
كجى و نادرستى
اضرع اللّه خدودكم
خدا روهاى شما را ذليل كند
اتعس جدودكم
پست و نابود كند تلاشها و نصيب شما را
املصت
بچهاش را سقط كرد
تأيم
بى شوهر ماندن
سوق
راندن و كشيدن يعنى ضرورت مرا بسوى شما كشيد
لهجة
نوعى از سخن و حرف زدن