واژه های نهج البلاغه

عمران علیزاده‏

نسخه متنی -صفحه : 197/ 58
نمايش فراداده

است

اصفاء

چيزى را اختصاصى قرار دادن

جائلا خطامها

بجولان آورده است افسار خود را يعنى آرام ندارد

رخوا بطانها

سست و شل شده است شكم بند آن يعنى سوار خود را بزمين مى‏اندازد.

خطبه 88

ابراج

جمع برج: منزلهاى ماه كه دوازده تا است

ارتاج

جمع رتج: درب بزرگ

ليل داج

شب بسيار تاريك

بحر ساج

درياى ساكت و آرام

فجاج

جمع فج: راه وسيع ميان دو كوه

ذات مهاد

صاحب گهواره

مبتدع

از عدم بوجود آورنده

دائبان

هميشه حركت و تلاش كننده‏اند تثنيه دائب

عازه

آنكه مى‏خواهد در مقابل خدا اظهار عزت و بزرگى كند

مدمر

هلاك و ريشه كن كننده از ماده دمار

شاقه

با او عداوت كند

ناوأه

با او مخالفت كرد

ضيق الخناق

به تنگ افتادن نفس گاه، خفه شدن

عنف السياق

با شدت و خشونت راندن و بسوئى كشيدن

لم يعن

عنايت و توجه داده نشده

خطبه 89

اشباح

جمع شبح: شخص، سايه نور، نور كم‏رنگ