صفحهى 149
چه مىباشد، رسالت و امامت يعنى چه؟ اصلا اسلام براى چه آمده است و چه مىخواهد؟ كم كم اسلامى معرفى گردد و إن شاء اللَّه روزى حكومت اسلامى تشكيل شود.
روابط خود را با مؤسسات دولتى آنها قطع كنيم. با آنها همكارى نكنيم. از هر گونه كارى كه كمك به آنها محسوب مىشود پرهيز كنيم. مؤسسات قضائى، مالى، اقتصادى، فرهنگى و سياسى جديدى به وجود آوريم.
بر انداختن. طاغوت. يعنى قدرتهاى سياسى ناروايى كه در سراسر وطن اسلامى برقرار است وظيفه ما است. دستگاههاى دولتى جائر و ضد مردم بايد جاى خود را به مؤسسات خدمات عمومى بدهد و طبق قانون اسلام اداره شود و به تدريج حكومت اسلامى مستقر گردد. خداوند متعال در قرآن، اطاعت از. طاغوت. و قدرتهاى نارواى سياسى را نهى فرموده است، و مردمان را به قيام بر ضد سلاطين تشويق كرده، و موسى را به قيام عليه سلاطين واداشته است. روايات بسيارى هست كه در آن مبارزه با ظلمه و كسانى كه در دين تصرف مىكنند تشويق شده است. ائمه (عليهم السلام) و پيروانشان يعنى شيعه هميشه با حكومتهاى جائر و قدرتهاى سياسى باطل مبارزه داشتهاند. اين معنى از شرح حال و طرز زندگانى آنان كاملا پيدا است. بسيارى اوقات گرفتار حكام ظلم و جور بودهاند و در حال شدت تقيه و خوف به سر مىبردهاند البته خوف از براى مذهب داشتند نه براى خودشان و اين مطلب در بررسى روايات هميشه مورد نظر است. حكام جور هم هميشه از ائمه (عليهم السلام) وحشت داشتند. آنها مىدانستند كه اگر به ائمه (عليهم السلام) فرصت بدهند قيام خواهند كرد. اين كه مىبينيد. هارون. حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) را مىگيرد و چندين سال حبس مىكند يا. مامون. حضرت رضا (عليه السلام) را به مرو مىبرد و تحت الحفظ نگه مىدارد و سرانجام مسموم مىكند نه از اين جهت است كه سيد و اولاد پيغمبرند و اينها با پيغمبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مخالفند هارون و مأمون هر دو شيعى بودند. بلكه از باب «الملك عقيم» است، و اينها مىدانستند كه اولاد على (عليهم السلام) داعيه خلافت داشته بر تشكيل حكومت اسلامى اصرار دارند و خلافت و حكومت را وظيفه خود مىدانند. چنانكه آن روز كه به امام (عليه السلام) پيشنهاد شد حدود. فدك. را تعيين فرمايد تا آن را به ايشان برگردانند طبق روايت حضرت حدود كشور اسلامى را تعيين فرمود يعنى تا اين حدود حق ما است و ما بايد بر آن حكومت داشته باشيم و شما غاصبيد. حكام جائر مىديدند كه اگر امام موسى بن جعفر (عليه السلام) آزاد باشد زندگى را بر آنها حرام خواهد كرد و ممكن است زمينه اى فراهم شود كه حضرت قيام كند و سلطنت را براندازد از اين جهت مهلت ندادند. اگر مهلت داده بودند بدون ترديد حضرت قيام مىكرد. شما در اين شك نداشته باشيد كه اگر فرصتى براى موسى بن جعفر (عليه السلام) پيش مىآمد قيام مىكرد و اساس دستگاه سلاطين غاصب را واژگون مىساخت.
هم چنين، مأمون حضرت رضا (عليه السلام) را با آن همه تزوير و سالوس و گفتن «يا ابن عم» و «يا