چهارده قرن با غدیر

محمدباقر انصاری زنجانی

نسخه متنی -صفحه : 109/ 83
نمايش فراداده

خوشدل كرمانشاهى: خم ولاى ساقى كوثر


  • در غدير خم نبى خشت از سر خم برگرفت از خم خمر خلافت در غدير خم بلى ساقى كوثر ز دست مصطفى ساغر گرفت

  • خشت از خم ولاى ساقى كوثر گرفت ساقى كوثر ز دست مصطفى ساغر گرفت ساقى كوثر ز دست مصطفى ساغر گرفت

سيد مصطفى موسوى گرمارودى: غدير، گلِ هميشه بهار


  • گلِ هميشه بهارم غدير آمده است خداى گفت كه 'اكملت دينكم'، آنك قسم بخون گل سرخ در بهار و خزان گل هميشه بهارم بيا كه آيه ى عشق بنام پاك تو در ذهن مردمان باقى است

  • شراب كهنه ى ما در خم جهان باقى است نواى گرم نبى در رگ زمان باقى است ولايت على و آل، جاودان باقى است بنام پاك تو در ذهن مردمان باقى است بنام پاك تو در ذهن مردمان باقى است

عرش بر دوش غدير


  • در روز غدير، عقل اول چون عرش تو را كشيد بر دوش فرمود كه اين خجسته منظر بر دامن او هر آن كه زد دست چون ذره به آفتاب پيوست

  • آن مظهر حق، نبىِّ مرسل آنگاه گشود لعل خاموش بر خلق پس از من است رهبر چون ذره به آفتاب پيوست چون ذره به آفتاب پيوست