اين بيمارى درونى،مانند بسيارى از بيمارى هاى ديگر،راه هاى درمان دارد كه ما درذيل به آنها اشاره مى كنيم:
1-تشخيص درد و تجويز بهترين راه درمان هنگامى كه يك طبيب روحانى،اين بيمارى اخلاقى را از طريق آثار و نشانه هايش(مانند بر سر و صورت زدن،انگشت به دندان گزيدن،ناله و فرياد كشيدن،با كج خلقى وخشونت با ديگران صحبت كردن،با زن و فرزند خود بد رفتارى نمودن و حداقل زبان به شكوه گشودن)تشخيص داد،براى درمان دست به كار مى شود و از راه هاى مختلف اقدام مى كند!
2-يادآورى پيامدهاى شوم جزع و بى تابى ياد آورى پيامدهاى جزع و بى تابى و آثار سوء آن نقش مهمى در درمان اين بيمارى روحى دارد. شايد كمتر كسى اين آثار را بداند و از اين حالت،بى زار نشود و در صددرفعش بر نيايد. آرى!هنگامى كه انسان بداند،ناشكيبايى ها،اجر و پاداش او را در پيشگاه خدا(طبق روايات گذشته)بر باد مى دهد،بى آن كه مشكلى را حل كند،روان انسان را در هم مى كوبد و آرامش او را سلب نموده و سلامت جسم و جان او را به خطر مى اندازد،ازهمه بدتر اين كه درهاى حل مشكل را بر روى انسان مى بندد،زيرا اگر به هنگام بروزمشكلات و مصائب،انسان خونسردى خويش را حفظ كند و به اعصاب خويش مسلطباشد،اغلب راه حلى براى گشودن مشكل و يا حد اقل،كاهش مصائب مى يابد،ولى انسان ناشكيبا بر اثر اضطراب و بى تابى و عدم تسلط بر اعصاب و عدم تمركز فكر،حتى درهايى را كه آشكارا به رويش باز است،نمى بيند،درست مانند پرندگانى كه در اتاق وسالنى گرفتار شوند،مرتب خود را به اين در و ديوار مى كوبند و حتى هنگامى كه صاحب خانه،پنجره ها را مى گشايد تا آنها آزاد شوند،به خاطر اضطراب و بى تابى شان حتى دريچه هاى باز را نيز نمى بيند كه اگر لحظه اى آرام گيرد و شكيبايى پيشه كند و نگاهى به اطراف خود اندازد،به آسانى راه نجات خود را پيدا خواهد كرد. دقت به اين حقايق،تاثير مهمى در تغيير اين حالت دارد و به تدريج انسان را در صف شكيبايان در مى آورد.
3-مطالعه آيات و رواياتى كه پيرامون اجر و پاداش صابران وارد شده است: مطالعه آيات و رواياتى كه در باره اجر صابران وارد شده است،نقش مهمى درتقويت روحيه صبر در انسان دارد،از جمله اين آيه شريفه كه بزرگترين بشارت را به صابران مى دهد:«بشارت ده صابران را همان ها كه وقتى مصيبتى به آنها برسد،مى گويند:ما ازخداييم و به سوى او باز مى گرديم،رحمت و درود خدا بر آنهاست و آنها هدايت يافتگانند، «و بشرالصابرين الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا اليه راجعون اولئك عليهم صلوات و رحمة اولئك هم المهتدون » تعبير «اولئك هم المهتدون » تعبير پر معنا و داراى تفسيرهاى گوناگونى است كه ممكن ست يكى از تفسيرهاى آن همان كه در بالا ذكر شد،باشد و آن اين كه صابران،راه حل مشكلات را زودتر از ديگران پيدا مى كند،و درها به روى آنان گشوده مى شود. چون يكى از عوامل اصلى بى تابى «ضعف نفس »است،پس هر قدر انسان در تقويت روحيات خود بكوشد،در زدودن آثار ناشكيبايى و بى صبرى موفق تر است.