اخلاق در قرآن کریم جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
7-حديث كوتاه و پر معنى ديگرى از امير مؤمنان على عليه السلام آمده است:«من لم ينجه الصبر اهلكه الجزع،كسى كه صبر او را نجات ندهد،بى تابى او را هلاك خواهد كرد» (61) (اين هلاكت مى تواند اشاره به هلاكت دنيا و آخرت باشد).
8-اين بحث را با حديث ديگرى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله-به عنوان «ختامه مسك »پايان مى دهيم.در اين حديث آمده است كه يكى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و اله فرزندش را ازدست داده بود،حضرت صلى الله عليه و اله دستور نوشتن نامه اى به اين مضمون را به او دادند:«خداوندمتعال،اجر تو را افزون كند و به تو صبر و شكيبايى دهد!... ...مبادا با جزع و بى تابى،اجر خود را از بين ببرى و فرداى قيامت به خاطر از دست دادن ثواب صبر بر مصيبت،پشيمان گردى،هنگامى كه ثواب و مصيبتت را ببينى،مى فهمى كه مصيبت ازآن كوتاه تر بوده است و بدان!جزع و بى تابى عزيز از دست رفته را باز نمى گرداند،غم و اندوه،قضاى الهى را تغيير نمى دهد و آنچه از پاداش،در برابر از دست دادن فرزند بر تو نازل شده،تاسفت را از ميان مى برد» (62)
مرحوم محدث قمى در«سفينة البحار»داستان جالبى در باره «بوذر جمهر»و مساله «صبر و جزع »كه بسيار مناسب اين نوشتار است،نقل مى كند:در بعضى از تواريخ آمده است كه انوشيروان نسبت به «بوذر جمهر»خشمگين شد.دستور داد او را در اتاق تاريكى زندانى كنند. چندين روز گذشت،انوشيروان كسى را فرستاده تا از وضع حال اوجويا شود.فرستاده انوشيروان،در حالى كه او خوشحال و مطمئن بود،از او پرسيد:
چگونه در اين حالت كه در سخت مضيقه اى،فارغ البال مى باشى؟
بوذر گفت:من(همه روزه)از معجونى كه از شش ماده تركيب شده است،استفاده مى كنم و اين معجون همان گونه كه مى بينيد،مرا سر حال آورده است.
فرستاده پرسيد:ممكن است معجون را به ما معرفى كنى تا در مشكلات به آن پناه بريم؟
بوذر در جواب گفت:
ماده اول آن «الثقة بالله،توكل بر خداست ».
ماده دوم،آنچه مقدر است،خواه و ناخواه رخ مى دهد و بى تابى در برابر آن،مشكلى را حل نخواهد كرد.
ماده سوم،صبر و شكيبايى بهترين چيزى است كه در آزمون هاى الهى به كمك انسان مى شتابد.
ماده چهارم،اگر صبر نكنم،چه كنم؟بنابر اين باز جزع خود را هلاك ننمايم.
ماده پنجم،از مشكلى كه من دارم،مصائب مشكل ترى نيز وجود دارد،پس خدا راشكر كه در آن ها گرفتار نشدم!
ماده ششم،ستون به ستون فرج است.
اين سخن به انوشيروان رسيد،او را آزاد و گرامى داشت. (63)